امام رضا(ع) مخالف ایجاد تعارض و تناقض در سیستم حکومتی بود
نکته دیگر اینکه واقعیت این است که ما هر چه اثار تاریخی را نگاه کنیم، مطالعات تاریخی ما هر چه قدر هم که دقیق باشد ما در بطن ان واقعه و جامعه نیستیم و تحلیل ما در واقع یک تحلیل عینی ملموس از انچه در جامعه وجود داشت، نیست لذا به گمانم ما باید به امام رضا(ع) به عنوان کسی که توان و تحلیل درستی از جریانات پیرامونی خود داشت اعتماد کنیم و با توجه به پیشنهاد دستگاه حاکم، انچه حضرت انتخاب کرد را بهترین انتخاب و روش برخورد سیاسی بدانیم.
امام رضا (ع) در مقابل مامون چند گزینه در مقابل خود داشتند گزینه اول این بود که ایشان به معارض و اپوزیسیون حکومت مامون تبدیل شوند. گزینه دوم اینکه حضرت تسلیم خواستههای مامون شود، گزینه سومی که امام رضا(ع) در مقابل مامون میتوانستند اجرا کنند کناره گیری از سیاست بود. گزینه چهارمی که امام در مقابل مامون و اصرارهای او برای حضور در حکومت پیش رو داشت این بود که در اجتماع حضور فعالی داشته باشند. با توجه به زندگینامه و شواهد تاریخی امام رضا گزینه چهارم را انتخاب کردند. چرا؟ و در این مسیر چه موفقیتهایی کسب کردند؟
حضرت در عین اینکه اجازه نداد مامون با استفاده از حضور ایشان در دستگاه حاکم، بهره برداری سیاسی کند، اما از ان سو حضرت با قرار گرفتن در ولایتعهدی مقداری دستشان بازتر شد و برای پارهای از انچه دلشان میخواست انجام دهند فضای مناسب تری پیدا کردند. همچنین منصب ولایتعهدی مقداری زمینه ارتباط وسیع تر، هم با علویان و هم با غیر علویان را فراهم کرد، یعنی اگر حضرت ولایتعهدی را نمیپذیرفت بر فرض اینکه حضرت اصلا جانشان هم به خطر نمیافتد و برای پذیرش ولایتعهدی احساس نمیکرد که جانش در خطر است و تهدید نمیشد، اما همین که این ولایتعهدی یک ظرفیتی ایجاد میکند برای حضرت و زمینه ارتباط فراوان تر و بیشتری را برای حضرت با بدنه اجتماعی ایجاد میکند این خودش میشود یک محرک و مجوز و عامل مشروعیت بخش برای قرار گرفتن حضرت در این موقعیت.
حضرت وقتی در این موقعیت قرار میگیرد، قلمرو روابط حضرت هم با طیفهای مختلف فراوان میشود به عبارت دیگر از نظر کمی و کیفی رابطه حضرت با بدنه اجتماعی بیشتر میشود. از نظر کیفی یعنی اینکه حضرت شاید اگر ولایتعهدی را نمیپذیرفت تنها ارتباطی که با بدنه اجتماعی میتوانست داشته باشد حداکثر با شیعیان و یاران و اصحاب بود، اما وقتی حضرت در این موقعیت قرار میگیرد یک زمینهای فراهم میشود که زمینه ارتباط حضرت با پارهای از دگراندیشان دینی و سیاسی، فراهم میشود تا بسیاری از انچه مدنظر هست به اینها منتقل کند.
مرزهای مشترک فلسفه اصول با فلسفه فقه، مانع از تفکیک این دو علم نیستاینکه امام به امام گفت وگو مشهور شده اصلا ظرفیت این نکته را ولایتعهدی برای حضرت ایجاد میکند. یعنی ولایتعهدی این ظرفیت را برای امام ایجاد میکند که امام به امام گفت وگو مشهور شود چون حضرت در قالب گفت وگو هم با علویان و هم با دیگران چه مخالفان دینی و مذهبی و چه مخالفان سیاسی، تلاش میکند که با انها باب گفت وگو را باز کند و نشان دهد که در قالب گفت وگو میتوان بسیاری از نکات و اموزهها و اندیشهها را متنقل کرد که این اتفاق، اتفاق خوبی بود. یعنی ولایتعهدی این ظرفیت و زمینه را برای حضرت ایجاد کرد که اگر حضرت این ولایتعهدی را نمیپذیرفت چه بسا این فضا برای ایشان فراهم نمیشد.
منبع : سایت حوزه نت
- ۰ نظر
- ۰۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۰۰