نجوایی با شهدا ( ما به گوشیم شهدا ! )
بعضی وقت ها براتون نامه ها و پیام هایی می فرستن که پر از عبارت های ادبی از سجع گرفته تا ایجاز و... اما تنها خود شمایی که از دل نویسنده های این نامه ها خبر دارین، اما شهدا، باور کنین این نامه ای رو که نوشتم، بازی با کلمات نیست. من این نامه رو از طرف بی سیم چی امتداد براتون می فرستم تا راه حلی برامون پیدا کنین:
شهدا! ما الان توی خط مقدمیم، نه خط مقدمی که شما بودین؛ خط مقدمی که دور تا دورش رو سنگرای دشمن محاصره کرده و مصیبت دو چندان این که بعضی از خودی ها هم شدن شریک دزد و رفیق قافله. شهدا! ما تسلیم شماییم. مهمات و آذوقه مون داره تموم می شه. شما بگین آتیش دشمن رو چه جوری خاموش کنیم. هر بار با یه ترفندی به خاک ما نزدیک می شن. درسته که همیشه تیرشون به خطا رفته، ولی این بار با دفعه های قبل خیلی فرق می کنه. این بار اونا از مرز نامردی گذشتن و حمله شیمیایی زدن. حمله ای که با وجود گذشت سال ها نه تنها موجش نخوابید، بلکه پیشرفت هم کرده و علاوه بر نسل جوون، نسل آینده رو هم در بر گرفت و خیلی ها هم توی این حمله شیمیایی موج تمدن اونا رو گرفت و از خود بی خود شدن و دیگه خودی رو از دشمن تشخیص ندادن و تا جایی پیش رفتن که شدن نفوذی های دشمن. اما... اما شهدا، ما هنوز موندیم؛ بچه بسیجی های نسل سوم که اسلحه ایمانمون تو دستامونه و چفیه های وفا رو سپر دلامون کردیم تا صاعقه خیانت بهش نرسه. شهدا! ما پیشونی بندای یا زهرا(س) و یا مهدی(عج) رو محکم بستیم به قلبامون که دست هیچ خیانتکاری نتونه گرهش رو باز کنه. پوتین های استقامت مون رو پوشیدیم و راهی جبهه های حق علیه باطل شدیم و شعارمونو «شهادت، عاقبت پیروزی» قرار دادیم تا به جایگاه حقیقی مون برسیم: « أَنّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ» انبیا، آیه 105.
حالا ما از شما درخواست کمک می کنیم و پیام مون رو به وسیله بی سیم چی امتداد که تنها راه ارتباط ما با شماست براتون می فرستیم.
تو بگو امتداد:
بُوَد آیا که درِ میکده ای بگشایند
گره از کار فرو بسته ما بگشایند
منبع : سایت حوزه نت