جنبش مهدوی 313

سلام خوش آمدید

۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظهور» ثبت شده است

 

پنجم. تسلیم شدن مسیحیان

براساس روایات فراوان، حضرت عیسى (علیه السلام)  به هنگام قیام امام مهدى(عج) از آسمان فرود مى آید و به آن گرامى اقتدا مى کند و به امامت او نماز مى گذارد. هم چنین فرماندهى سپاه حضرت(عج) را به دست مى گیرد و در سرکوبى دشمنان به امام(عج) یارى مى رساند. پس از این واقعه، همه مسیحیان به دستور او زیر پرچم امام عصر(عج) وارد مى گردند و اسلام واقعى را مى پذیرند و از طرفداران امام عصر(عج) مى شوند. البته مى دانیم که زمامداران و ملت هاى اروپا و امریکا و بخشى از قاره آفریقا مسیحى اند و تسلیم شدن آنان، نقش بسزایى در پیروزى حضرت(عج) و بر داشته شدن موانع دارد.

امام باقر (علیه السلام)  مى فرماید: «هنگامى که ۱۰ هزار پیکارگر آگاه، گرد آن حضرت(عج) آمدند، دیگر یهودى و مسیحى یافت نمى شود، جز این که به او و قیام جهانى اش ایمان مى آورند و او را تصدیق مى کنند»[10]

روشن است که این دگرگونى عظیم، به سرعت در نظام هاى مختلف جهانى اثر عمیق خود را مى گذارد و در تسلیم شدن آنان نیز نقش خواهد داشت.

 

شش. جنگها و نابودى دشمنان قبل از ظهور

امام صادق (علیه السلام)  فرمود: «قبل از قیام قائم هر مرگى وجود دارد، مرگ سرخ و مرگ سفید، تا اینکه از هر هفت نفر، پنج نفر مى میرند، مرگ سرخ کشته شدن است و مرگ سفید بیمارى طاعون است»[11]

در روایت دیگرى مى فرماید: «حضرت خروج نمى کند تا این که یک ثلث از مردم کشته شوند و ثلث دیگر از دنیا بروند و ثلث دیگر باقى بمانند»[12]

بنابراین آنچه برخى روایات درباره کشتار فراوان ذکر کرده اند، مربوط به کشتارهاى است که قبل از قیام حضرت(عج) به دست ستمگران واقع مى شود از قبیل جنگ جهانى دوم، جنگ هاى خاورمیانه، جنگ هاى دجال و سفیانى، شیوع بیمارى هاى مرموز و ...

 

[10].عبدالهادى الابیارى، العرائس الواضحه، ص 209، قاهره به نقل از امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 696 ؛ و نیز ر.ک: نور الابصاره، ص 155 ؛ معجم احادیث امام مهدى(عج)، ج 5، ص 176.

[11].معجم الملاحم و الفتن، ج 4، ص 291.

[12].همان، ص 75

 

منبع : خبرگزاری شبستان 

  • ۰ نظر
  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۰۰
  • محمدرضا دهایی

 

سه. توانمندى و فرماندهى بىنظیر امام(عج)

یکى از مهم ترین عوامل پیروزى حضرت مهدى(عج)، صلابت، شجاعت و رهبرى بى نظیر آن حضرت(عج) در جهاد با دشمنان دین حق است. آن حضرت(عج) در این مصاف سرنوشت ساز هم از توانمندى و نیروى جسمى و شخصى برخوردار است و هم در مدیریت و فرماندهى نظامى، مقتدرانه و قاطعانه برخورد مى کند.

امام رضا (علیه السلام)  در مورد ایشان مى فرماید: «قائم کسى است که وقتى ظهور مى کند، در سن پیران است، ولى به نظر جوان مى آید. اندامى قوى و تنومند دارد؛ به طورى که اگر دست را به سوى بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون مى آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره مى شکند و از جا کنده مى شود. عصاى موسى و انگشتر سلیمان همراه او است»[7]

امیرمؤمنان على (علیه السلام)  مى فرماید: «پدرم فداى فرزند نیکوترین کنیزان که (ظالمان و کافران) را خوار و ذلیل خواهد کرد و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر با آنان برخورد خواهد کرد».[8]

 

چهار. یارى مؤمنان و صالحان

بسیارى از مسلمانان، از پیشتازان و پیشگامان ملت هایى هستند که به گرد آن خورشید جهان افروز حلقه مى زنند و زیر پرچم او قرار مى گیرند و به یارى مى شتابند. مهم ترین اینان 313 تن از یاران خاص و آن گاه ۱۰ هزار نیروى زبده رزمى و... است.

امام صادق (علیه السلام)  مى فرماید: «313 تن از یاران حضرت(عج) با او بیعت مى کنند، ولى حضرت(عج) در مکه مى ماند تا عدد یاران به ۱۰ هزار تن برسد، آن گاه به طرف مدینه حرکت مى کند».[9]

 

[7].کمال الدین، ج 2، ص 48 ؛ کشف الغمه، ج 3، ص 314.

[8].الغیبة نعمانى، ص 229، ح 11.

[9].منتخب الاثر، ص 684

 

منبع : خبرگزاری شبستان 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۳۰
  • محمدرضا دهایی

 

دو. اصلاح سریع کارها با امدادهاى غیبى

طبق روایات خداوند، حجت خود را در قیام بزرگ و شکوهمندش یارى مى دهد و با انواع امدادهاى غیبى، پیروزى او را آسان و کارهایش را سریع اصلاح مى کند. و رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  مى فرماید: «مهدى از ما اهل بیت است خداوند (امر) او را در یک شب اصلاح مى کند»[2]

 

موارد امدادهاى غیبى خداوند عبارت است از:

 

2.1ایجاد ترس در دل دشمنان

حضرت مهدى(عج) یارى شده با ترس (مؤید بالرعب) است؛ یعنى خداوند چنان رعب و ترس او را در دل دشمنان مى اندازد که قدرت هر عکس العمل شدید و سفاکانه را از آنها سلب مى کند، حتى ترس از سپاهیان آن حضرت(عج)، یک ماه جلوتر از حرکت آنها بر دشمن حاکم مى شود.

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند... مهدى را به سه لشکر تأیید مى کند... و رعب (یویده ثلاثه اجناد... الرعب)» [3]

 

2.2یارى شده با فرشتگان

از جمله تأییدات و امدادهاى غیبى الهى، کمک فرستادن ملائک براى یارى امام مهدى(عج) و جهاد آنان همراه با حضرت(عج) است. در روایتى آمده است: «خداوند او را به سه هزار ملائکه یارى خواهد کرد...»، «هنگامى که قائم آل محمد(ص) ظهور نماید، خداوند او را به وسیله گروه هاى فرشتگان نشاندار، پیاپى، فرود آورده شده و مقرب (بالملائکه المسومین و المردفین و المنزلین و الکروبین) یارى خواهد کرد. جبرئیل، فرشته امین وحى، پیشاپیش آن حضرت و میکائیل سمت راست و اسرافیل سمت چپ او خواهد بود. ترس و رعب به مسافت یک ماه، پیشاپیش و سمت راست و طرف چپش حرکت خواهد کرد و فرشتگان مقرب در کنار او خواهند بود»[4]

 

2.3یارى شده با نیروهاى طبیعى

براى حضرت قائم حتى زمین نیز مهیا و آماده مى شود (تطوى له الارض)[5] بر این اساس ممکن است خداوند به وسیله نیروهایى چون باد و دیگر نیروهاى طبیعت، حضرت مهدى(عج) را یارى رساند ؛ چنان که همه نیروهاى طبیعت (باد و صاعقه و...) مسخر حضرت سلیمان (علیه السلام)  بودند. با تسلط حضرت مهدى(عج) به نیروهاى طبیعت و تصرف در آنها با اذن الهى، پیروزى هایى نصیب ایشان خواهد شد.

در روایتى از امام صادق (علیه السلام)  آمده است: «... (وقتى) قائم ما مهدى ظهور کند، تمام مشرکان در روى زمین محو مى شوند، تا جایى که سنگ به سخن مى آید و به مؤمن مى گوید: اى مؤمن! درون من کافرى است، مرا بشکن و او را به قتل برسان»[6]

 

[2].کمال الدین، ج 1، ص 152، ح 15.

[3].الغیبة نعمانى، ص 198.

[4].همان، ص 234 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 348

[5].منتخب الاثر، ص 468.

[6].الغیبة نعمانى، ص 229، ح 11

 

منبع : خبرگزاری شبستان

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۳۰
  • محمدرضا دهایی

 

خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: حجت الاسلام والمسلمین «رحیم کارگر»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «مهدویت و دوران ظهور» می نویسد:

 

در پرسشی داریم: «چگونه امام مهدى(عج) بر دولتها پیروز مىشود و این تعداد جمعیت جهان تسلیم او مىشوند؟ آیا چنین چیزى امکان دارد که بر چندین میلیارد انسان، تسلط یابد و در برابر این همه دشمن پیروز از میدان به درآید؟»

 

پیروزى و غلبه حضرت مهدى(عج) و تشکیل حکومت جهانى، ممکن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام یابد و ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهرى باشد و ممکن است به هر دو نوع واقع شود؛ چنان که پیشرفت و غلبه پیامبر اکرم(ص) و قواى اسلام بر هر دو نوع بود. بر این اساس مؤلفه ها و عوامل زیر در پیروزى سریع و قاطع آن حضرت(عج) نقش دارد:

 

یک. ناگهانى بودن قیام

حضرت مهدى(عج) زمانى ظهور مى کند که دشمن در غفلت و بى خبرى قرار دارد و با قیام ناگهانى ایشان (بغته)، غافلگیر شده و پیروزى هاى سریعى به دست خواهد آورد. در توقیع شریف حضرت(عج) آمده است: «پس همانا امر ما به طور ناگهانى خواهد بود»[1]

 

[1]. احتجاج، ج 2، ص 326.

  • ۱ نظر
  • ۱۶ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۰۹
  • محمدرضا دهایی

می شود نقشه سیاسی دنیا را عوض کرد

مجموعه بزرگی از نخبگان که سررشته کار در دنیا در دست آنهاست، اسیر یاس و ناامیدی اند و این یاس و ناامیدی را به ملت های خود سرریز می کنند و آنها را از اینکه بتوان نقشه ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مایوس می کنند. بدیهی است که انسان های مایوس نمی توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام دهند. آن چیزی که انسان ها را وادار به کار و حرکت می کند، نور و نیروی امید است. اعتقاد به مهدی موعود(ع) دل ها را سرشار از نور امید می کند. برای ما که معتقد به آینده حتمی ظهور مهدی موعود (ع) هستیم، این یأسی که گریبانگیر بسیاری از نخبگان دنیاست، بی معناست. ما می گوییم نخیر، می شود نقشه سیاسی دنیا را عوض کرد، می شود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکانپذیر است، بلکه حتمی است. وقتی ملتی معتقد است نقشه ظالمانه و شیطانی امروز در کل عالم قابل تغییر است، آن ملت شجاعت می یابد و احساس می کند دست تقدیر، تسلط ستمگران را برای همیشه به طور مسلم ننوشته است.(5)

 

5- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، 30/7/1381.

 

منبع : خبرگزاری شبستان

منبع : سایت تبیان 

  • ۰ نظر
  • ۱۵ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۲
  • محمدرضا دهایی

اعتماد، لازمه انتظار است

انتظار واقعی، با اطمینان و اعتماد ملازم است. اعتماد، لازمه انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است و امروز این امید، امری لازم برای همه ملت ها و مردم دنیا است(3).

خودِ این عقیده (مهدویت) نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملت ها و ملت مسلمان ما، حیاتبخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از امید به آینده. امروز هر فرد شیعه، می داند که در یک آینده ای- آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دوردست باشد، به هرحال قطعی است- این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد.

می داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده اند- که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملت ها تحمیل می کنند یک روزی از بین خواهد رفت و گردن کشان، طاغیان، یاغیان و قدرت های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان- به خصوص هر فرد شیعه- این را می داند و به آن یقین دارد. این خیلی امیدبخش است. این موجب می شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه مند به صلاح، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام دهد. ببینید این عقیده چه قدر ارزشمند، دارای تاثیر و حیاتبخش است.(4)

 

4-سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 15/9/1377؛
 

منبع : خبرگزاری شبستان

منبع : سایت تبیان 

  • ۰ نظر
  • ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۰۰
  • محمدرضا دهایی

در بعضی از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف(ع)...

انتظار یعنی این آینده حتمی و قطعی است؛ به خصوص انتظار یک موجود حی و حاضر؛ این خیلی مساله مهمی است. این جور نیست که بگویند کسی متولد خواهد شد، کسی به وجود خواهد آمد؛ نه! کسی است که هست، وجود دارد، حضور دارد، در بین مردم است. در روایت دارد که مردم او را می بینند، همچنانی که او مردم را می بیند، منتها نمی شناسند. در بعضی از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف(ع) که برادران او را می دیدند، بین آنها بود، در کنار آنها بود، روی فرش آنها راه می رفت، ولی نمی شناختند، یک چنین حقیقت بارز، واضح و بر انگیزاننده ای است.(2)

 

2-سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) و مرکز تخصصی مهدویت قم،18/4/1390؛
 

 

منبع : خبرگزاری شبستان

منبع : سایت تبیان 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۱ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۰۰
  • محمدرضا دهایی

 

ما ملت ایران باید به این معنای انتظار، بیش از گذشته تکیه کنیم؛ چون دنیای بشری، به انتظاری که ما داریم، محتاج است. ملت های ضعیف و مظلوم دنیا، امروز به این امید احتیاج دارند؛ آنها هم باید این امید را پیدا کنند.

آنچه در ذیل می آید مروری است بر برخی از سخنان مقام معظم رهبری درباره مهدویت، انتظار و ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که در مناسبت های مختلف بیان شده است.
 

ما ملت ایران باید به این معنای انتظار، بیش از گذشته تکیه کنیم

ما منتظریم؛ یعنی این امید را داریم که با تلاش و مجاهدت و پیگیری، این دنیایی که به وسیله دشمنان خدا و شیاطین، از ظلمات جور و طغیان و ضعیف کشی و نکبت حاکمیت ستمگران و قلدران و زورگویان پر شده است، در سایه تلاش و فعالیت بی وقفه ما، یک روز به جهانی تبدیل خواهد شد که در آن، انسانیت و ارزش های انسانی محترم است و ستمگر و زورگو و ظالم و قلدر و متجاور به حقوق انسان ها، فرصت  و جایی برای اقدام و انجام خواسته و هوی و هوس خود، پیدا نخواهد کرد.

این روشنایی در دیدگاه ما نسبت به آینده وجود دارد و ما ملت ایران باید به این معنای انتظار، بیش از گذشته تکیه کنیم؛ چون دنیای بشری، به انتظاری که ما داریم، محتاج است. این امیدی که در دل ملت ایران وجود داشت و در سایه آن توانست این کارهای بزرگ را انجام بدهد، ملت های ضعیف و مظلوم دنیا، امروز به این امید احتیاج دارند؛ آنها هم باید این امید را پیدا کنند. اگر پیدا کردند و نور امید در دل ملت ها تابید، کارهای دنیا اصلاح خواهد شد و مشکل ملت های مظلوم، اگر نگوییم به طور کامل، به صورت متنابهی ولو در در طول چند سال حل خواهد شد.(1)

 

1-سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امام عصر(عج) 11/12/1369

 

منبع : خبرگزاری شبستان

منبع : سایت تبیان 

  • ۰ نظر
  • ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۳۴
  • محمدرضا دهایی

 

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، در بررسی آیات مهدوی قرآن کریم و نگاه کلام الله مجید به مهدویت، انتظار و وجود مقدس امام زمان(عج) سلسله گفتگوهایی با حجت الاسلام والمسلمین «محمدرضا نصوری»، کارشناس مهدوی و معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح یکی از آنها درباره آیه 105 سوره مبارکه انبیاء ارائه می شود:

 

با توجه به اینکه از آیه 105 سوره مبارکه انبیاء به یکی از آیات مهدوی قرآن کریم تعبیر می شود، چه آموزه های مهدوی‌ای در این آیه شریفه وجود دارد؟

 

خدای متعال در این آیه می فرماید: «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ».

این آیه از زیباترین و امیدبخش ترین آیات در رابطه با مباحث مهدوی و وجود مقدس امام زمان (ع) است که حتمی بودن حکومت جهانی مهدوی را وعده می دهد.

در این آیه، موضوع اصلی مژده و ‌نویدی است که برای ظهور و حکومت صالحان با نهایت تأکید بیان شده، زیرا یکی از مهمترین حربه های دشمنان مهدویت به نوعی ایجاد شک و تردید و تزلزل اعتقادی است.

این یعنی وعده خدا این است که جهان پر از عدل و داد خواهد شد. واژه «الْأَرْضَ» به طور مطلق بیان شده و همه عالم را بر می گیرد ‌و با توجه به ‌تبیینی که از روایات داریم، تردیدی نیست که این امر توسط امام زمان (ع) محقق خواهد شد و ایشان است که جهان را پر از عدل و داد می‌کند.

 

این آیه از چه حقایق منتظرانه و مهدوی‌ای پرده برمی دارد؟

 

نکات بسیار زیبایی در این آیه وجود دارد؛ مثل اینکه همه دین ها معتقدند که نجات دهنده‌ای خواهد آمد. لذا در زیارات منسوب به امام زمان (ع) عرضه می داریم: «السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ ...» سلام بر تو ای امامی که همه امت ها منتظرت هستند، نه فقط مسلمان ها.

در روایات متعدد تصریح شده آن بندگان صالحی که وارث زمین می شوند، حضرت مهدی(عج) و یاران ایشان هستند‌.

حتی برخی تعبیر کرده اند لقب اباصالح(ع) حضرت مهدی(عج) با «یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» ارتباط دارد و آنها که اباصالح را مقتدای «عِبَادِیَ الصَّالِحُون» می دانند باید خود صالح باشند.

برای مثال کسی که در خانه یا محل کار یا محیط زندگی اهل ظلم است، چگونه می تواند یار امام صالح باشد؟! چنانچه امام صادق (ع) فرمودند: کسی که می خواهد از یاران حضرت حجت(عج) باشد باید منتظر و از گناه دور باشد، تقوا و اخلاق پسندیده داشته باشد، در حالی که چشم به ظهور او هم باشد. این یعنی در عمل باید منتظر امام زمان(عج) باشیم.

 

آیا می توان فقدان یا کمبود یاران صالح را از عوامل تاخیر در ظهور امام عصر(عج) دانست؟

 

شاید از عوامل تاخیر در ظهور این است که «عِبَادِیَ الصَّالِحُون» مورد نظر برای یک قیام و انقلاب جهانی تأمین نشده است و یارانی مثل مقداد و مالک، هارون مکّی و اصحاب امام حسین (ع) وجود ندارند چون این یاران هستند که زمینه های ظهور را فراهم می کنند.

 

به ارث بردن زمین توسط بندگان صالح چه بایدها و الزاماتی دارد؟

 

به ارث بردن زمین و حکومت بر جهان دو شرط دارد، شرط اول بندگی خدا و شرط دوم عمل صالح. لذا باید در نوع برنامه های زندگی خودمان هم تفکرمان جهانی باشد، هم بندگی خدا را به نحو احسن به جای آوریم و نیز در انجام اعمال مان انسان هایی صالح باشیم.

این انسان های صالح هستند که می توانند زمینه های فرج امام زمان(عج) را فراهم کنند. کسانی همچون شهید حججی، شهید سردار قاسم سلیمانی، شهید صیاد شیرازی، باکری ها، زین الدین ها و ... .

 

چه ارتباطی بین جهانی نگریستن و ظهور امام عصر(عج) وجود دارد؟

 

اینکه تاکید شده درباره ظهور نگاه جهانی داشته باشید یعنی من منتظر نگویم حزب من، شهر من، همشهری من و ... باید نگاه ها و تفکرات متحول شود این نوعی آمادگی برای رسیدن به مقام صالح بودن است.

باید در گستره جهانی بندگی خودمان و عمل صالحی که انجام می دهیم را نشان بدهیم اینکه چقدر آماده هستیم تا در رکاب امام زمان(عج) آن حکومت جهانی را برپا کنیم.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۰۰
  • محمدرضا دهایی

الهی عظم ابلاء


مثل پارسال باز هم باید گفت که تنها راه برون رفت از مشکلات امروز ما که به نوعی بیشتر از گذشته گریبان گیر ما شده دعا برای ظهور حضرت ولی عصر (عج) هست. 

 

و البته غیر از اینکه باید ظهور یک خواسته عمومی و فراگیر بشه بی تردید در عرصه عمل نیز باید زمینه ها رو برای ظهور امام زمان فراهم کنیم. اینجاست که عیار مهدوی بودن ما مشخص میشه و جریان عاشورا برای بار دوم اتفاق نمیفته...

 

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره ❤️

 

پیشاپیش عیدتون مبارک... 🎉🙂


و التماس دعا 🙏

  • ۳ نظر
  • ۲۹ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۲۱
  • محمدرضا دهایی

 

در روز های آینده با مطالبی پیرامون ماه ربیع الاول ، ماه شادی اهل بیت همراه ما باشید ...

  • محمدرضا دهایی

 

«اربعین» عددی آسمانی است که رمز و رازهای فراوانی در آن نهفته است. انبیا و اولیای الهی همواره سنّت اربعین را گرامی داشته و آثار بسیاری با مفهوم اربعین از خود به جا گذاشته¬اند. بااینکه واژة «اربعین» از اعداد و کمّیات است، در عرفان اسلامی، این واژه در ارتباط با کیفیات مطرح می شود و روایاتی که دربارة اربعین و اربعینیات وارد شده، بیشتر به سیر باطنی و تعالی روحی توجه دارد. نویسنده، این مقاله را با بیان جایگاه اربعین در تاریخ پیامبران گذشته آغاز کرده و از معنویت عدد چهل در ادیان آسمانی سخن گفته، سپس مقاله را در سیزده محور ادامه داده و در محور پایانی، ضمن بیان علت و شرح کوتاهی از زیارت اربعین، چند فراز از این زیارت مقدس را نقل کرده است.

نویسنده : سیدرضا تقوی دامغانی

 

در فرهنگ انبیاء(ع) «اربعین» جایگاه والا و محبوبی دارد؛ چون این واژه بسیار آشنای عرفانی، عنایات خاص سبحانی را در خود دارد و آنان که کمترین آشنایی با تاریخ انبیاء دارند، می دانند که هرگاه ظرف «اربعین» مظروف «نیایش معشوق» باشد، فضای جان را صفا و صفحه دل را جلا خواهد داد و بی جهت نیست که وارستگان بشریت و شایستگان درگاه ربوبیت را عنایتی دیگر به اربعین باشد.

 

منبع : سایت حوزه نت

  • محمدرضا دهایی

  • محمدرضا دهایی

 

البته در کتاب مقدس یهودیان، یعنی کتاب عهد، اصطلاح ماشیح به معنای شخصی که در آینده برای نجات اسرائیل خواهد آمد نیست، بلکه منظور از آن هرکسی است که مانند شاه یا کاهن اعظم، برای تصدی منصبی عالی
با روغن مقدس در واقع تدهین شده است. این اصطلاح حتی بر کسی که خدا برای وی هدف خاصی درنظر گرفته نیز اطلاق شده است.[10] نیز در کتاب مقدس، برخی از انبیای عبرانی مانند اشعیا، میکاه، ارمیا، و زکریا بدون آن‌که از نام ماشیح یاد کنند، سخن از نجات آینده آورده‌اند که به دست رهبری آرمانی و صاحب کمالات عالی روحی و اخلاقی صورت می‌پذیرد، اما صفت منجی تنها از آنِ خداست و مسیحا، پادشاهِ سلالۀ داوود، فقط رهبر قوم آزادشده به حساب می‌آید. انبیای دیگر مانند ناحوم، صفنیا، حبقوق، ملاکی، یوئیل، و دانیال حتی سخن از چنان رهبری نیز به میان نمی‌آورند و تنها خداست که در سخن آنان عنوان منجی را داراست؛ اما از طرفی نیز می‌توان گفت تمایزی که بعدها میان نظریۀ ماشیحِ شخصی و نظریۀ عصر مسیحایی به‌وجود آمد، ریشه در خود کتاب مقدس دارد؛ زیرا در برخی از کتاب‌های انبیا، مانند عاموس، حزقیال و عوبدیا، فقط نوعی ماشیح جمعی وجود دارد؛ یعنی مفهوم پادشاهی خاندان داوود.[11]

در این‌که ماشیح، داوود است یا از نسل او، اختلاف است؛ برخی او را با داوود پادشاه یکی می‌دانند و با استناد به آیۀ «بعد از آن بنی‌اسرائیل برگشته و خداوند خدای خود و داوود پادشاه خویش را خواهند طلبید»،[12] می‌گویند: این پادشاه، ماشیح است. اگر او جزو زندگان است، اسمش داوود است و اگر جزو مردگان است (که بعداً زنده خواهد شد)، نامش داوود است.[13]
 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۰۲
  • محمدرضا دهایی

 

گفتیم که ماشیح یا مسیحا در لغت به معنای «شخص روغن‌زده‌شده» است. یهودیان معتقدند که ماشیح شخصیتی از نسل داوود است که خداوند او را در آخرالزمان خواهد فرستاد تا دوره‌ای جدید را آغاز کند که در آن همۀ بشر خدای حقیقی را عبادت خواهند کرد، ریشۀ جنگ از زمین برکنده خواهد شد، و صلح به تمام معنا حاکم خواهد گشت. نظریۀ اعتقادی ماشیح، با وجود قوی‌ترین پیشینه‌ها در کتاب مقدس، در طول تاریخ یهود تحول یافته، پرداخت خورده، و تفاسیر مختلفی برای آن به میان آمده است، اما حکم صریح بنیادین آن این است که سرانجامِ رضایت‌بخشِ تاریخِ بشری در جایی بر روی همین زمین محقق خواهد شد. نظریۀ ماشیح، جنبۀ این‌جهانی آخرت‌شناسی یهود است و جهان آینده، جنبۀ آن‌جهانی آن. اعتقاد عموم بر آن است که ظهور ماشیح و فعالیت‌های او در راه بهبود وضع جهان و تأمین سعادت بشر، قسمتی از نقشۀ خداوند در آغاز آفرینش جهان بوده است:

پیش از آنکه عالم هستی به وجود آید، هفت چیز آفریده شد؛ تورات، توبه، باغ عدن (بهشت)، جهنم، اورنگ جلال الاهی، بیت همیقداش، نام ماشیح.[6]

عالمان یهودی در کتاب تلمود دربارۀ هویت و خصوصیات ماشیح چه می‌‌گویند؟

بنی‌اسرائیل در زمان تنگی به درگاه خداوند نیایش می‌کردند و او یک «داور» یا منجی را می‌فرستاد که تا چندی دشمن را پس می‌راند و بساط آرامش را بر زمین می‌گسترد. زمانی گذشت و یورش‌های اقوام بیگانه چنان پیوسته و پیاپی شد که «داوران» یا سرداران موقت از پس آن برنمی‌آمدند و این امید در دل قوم قوت گرفت که آنان تنها با تشکیل یک ملت متحد تحت رهبری یک فرمان‌روا خواهند توانست در برابر دشمنانی که آنان را همچون نگین در میان گرفته‌اند، ایستادگی کنند.[7] سموئیل نبی به درخواست بزرگان قوم گوش داد، و برای آن‌که با ارادۀ عمومی مخالفت نکند، با کراهت و به‌طور موقت، شائول (طالوت) را به پادشاهی بنی‌اسرائیل نصب کرد و او را با روغن، مسح و تقدیس نمود تا «مسیحا» باشد. با آن‌که شائول در کتاب مقدس «مسیح خدا» خوانده شده است،[8] وی از ویژگی‌های اصلی یک مسیحای واقعی برخوردار نبود. از همان آغاز، برخی بر او طعنه زده، می‌گفتند: «این شخص چگونه ما را برهاند؟»[9]

 

منبع : سایت راسخون

  • ۰ نظر
  • ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۰۰
  • محمدرضا دهایی

 

 

یهودیان برخلاف برخی اقوام دیگر که دوران طلایی تاریخ خود را در گذشته‌های تاریک و بسیار دور می‌بینند، به آینده چشم دوخته‌اند و انبیای بنی‌اسرائیل بارها به «روزهای آخر» که هنوز فرا نرسیده است، به عنوان دوران اعتلای نهایی و عظمت ملی یهود اشاره کرده‌اند. امید به آیندۀ نورانی و مشحون از سعادت در دل عامۀ مردم، روز‌به‌روز نه‌تنها شدت یافت، بلکه به رؤیاهای شگفت‌انگیزی هم دامن زد.
نام منجی موعود قوم یهود «ماشیح» یا «تدهین‌شده با روغن مقدس» است که از جانب خدا مأمور آغاز این دوران تازه و پر از شگفتی است و محور آیندۀ درخشان قوم یهود است. تلمود، منبع سنت شفاهی یهود، صدها‌بار به ماشیح و مأموریت او اشاره کرده است.

 

اعتقاد به ماشیح و آمدن او چنان جایگاهی‌ در میان قوم یهود دارد که آن را نقشۀ خدا برای نجات بشر می‌دانند و معتقدند وقتی هیچ نبود، ماشیح یا مسیحا وجود داشت.[1]

مسیحاباوری در ادیان ابراهیمی به چه معناست و ماشیح چه فرقی با مسیحا دارد؟ آیا ماشیح زنده است و در غیبت به سر می‌برد؟

اصطلاح «مسیحاباوری»[2] از واژۀ «مسیحا»[3] که ترجمه‌ای از واژۀ عبری «ماشیح»[4] به معنای تدهین‌شده می‌باشد، گرفته شده است. ماشیح در اصل به پادشاهانی اطلاق می‌شد که برای بر تخت نشستن، روغن‌مالی و تدهین مقدس می‌شدند.[5] مسیحاباوری یا مسیانیزم را می‌توان با تسامح معادل موعودباوری یا منجی‌گرایی عام هم به کاربرد؛ چراکه این اصطلاح در فضای یهودیت شکل گرفته و همان‌طور که می‌دانیم، مشخصات و مؤلفه‌های موعود در ادیان مختلف متفاوت است.

 

منبع : سایت راسخون

  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۱۵:۵۶
  • محمدرضا دهایی

 


 

نظر ادیان دیگر در مورد مهدویت چیست؟

 

نویسنده: کبری خدابخش

 

اعتقاد به منجی که در پایان دنیا ظهور می‌کند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، اعتقادی جهانی و همگانی است و پیروان همۀ ادیان آسمانی براساس تعالیم کتاب‌های دینی خود، منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند.
در کتاب‌های مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتاب‌های هندوها، زرتشتیان و برهماییان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی او را با لقبی خاص می‌شناسد: زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یا «سوشیانت»، یعنی نجات‌دهندۀ جهان، و مسیحیان به نام «مسیح موعود»، و یهود با لقب «ماشیح».

آیا یهودیان هم به ظهور موعود و منجی اعتقاد دارند؟ نام منجی آنان چیست؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت: دین یهود یکی از ادیان آسمانی و ابراهیمی به شمار می‌رود که با مسیحیت و اسلام به ‌لحاظ تاریخ و نیز شماری از آموزه‌ها گره خورده است. باور به ظهور منجی موعود و تصور آینده‌ای درخشان نیز به منزلۀ نقطۀ اشتراک میان ادیان ابراهیمی است که در همۀ این ادیان وجود دارد. براساس باور دینی کهنی، یهودیان معتقدند پادشاهی از نسل داوود به نام «ماشیح» روزگاری وعدۀ خدا در حق این قوم را که به باور خودشان، قوم برگزیدۀ خدایند، عملی خواهد ساخت و پادشاهی ابدی خدا را بر زمین استوار خواهد کرد.

 

منبع : سایت راسخون

  • ۰ نظر
  • ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۵۶
  • محمدرضا دهایی

 

ب. ویژگی نظامی

نکته دیگر، که در کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی(علیه السلام) مورد اشاره قرار گرفته، آن است که یاران آن حضرت برای در هم کوبیدن فتنه ها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پر حرارت و کوبنده وارد صحنه کارزار‌می شوند; چون سنّت الهی بر آن است که کارها از راه عادی و مجرای معمولی و طبیعی انجام گیرند، گرچه معجزه و کرامت و دعا لازم و مؤثرند و در جای خود اعمال‌می شوند، اما قرار نیست همه کارها از طریق غیرطبیعی انجام شوند. بدین روی در روایات، بر قدرت شمشیر حضرت مهدی(علیه السلام) اصرار شده و در رهاورد بزرگان اهل معرفت نیز از شمشیر حضرت مهدی(علیه السلام) زیاد سخن به میان آمده است.23 این مسئله حکایت از آن دارد که اجرای عدالت و اصلاح جامعه بشری در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، نیازمند قدرت و توان برتر و بالاتری است و حضرت با یاران پر صلابت و پر تلاش وارد صحنه اصلاح و هدایت بشر‌می شود.

بدین روی، در روایتی از حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) رسیده که یاران حضرت مهدی(علیه السلام) همه جوان و پرطراوت هستند: «اصحابُ المهدی شبابٌ ولا کهلَ فیهم»;24 یاران مهدی همه جوان هستند و پیرمردی در میان آنان نیست.

در روایتی دیگر آمده است: «یک رزمنده از یاران حضرت مهدی(علیه السلام) برابر چهل نفر قدرت دارد و قلب هر کدام از آن ها از کوه آهن سخت تر است و هرگاه در برابر کوه آهن قرار گیرند آن را متلاشی‌می کنند.»25

از این گونه روایات، که تعدادشان نیز فراوان است، به خوبی معلوم‌می شود که یاران حضرت مهدی(علیه السلام) به سلاح علمی و عملی فوق العاده مجهّزند و با حکمت و معرفت و علم و درایت کامل، به اصلاح امور و تعدیل شئون زندگی بشر‌می پردازند. بدین روی، در یک جمله‌می توان گفت: یاران حضرت مهدی(علیه السلام) کسانی اند که خود صالح هستند و به اصلاح دیگران قیام‌می کنند و از این راه، جامعه صالح جهانی پدید آمده و وعده الهی،26 که حکومت و وراثت زمین را از آن صالحان دانسته است، به تحقق خواهد پیوست.       
    

                                                                                                                                                                 نویسنده: محمدامین صادقی ارزگانی

 

  • محمدرضا دهایی

 

ابن ابی الحدید در ذیل این فراز نورانی کلام حضرت آورده است: وصف این گروه آن است که پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهی در دل هایشان ایجاد‌می شود و درک اسرار باطنی قرآن به آنان الهام‌می گردد و جام حکمت را در هر صبح و شام سر‌می کشند و بدین سان، معارف ربّانی و اسرار الهی همواره بر قلب آنان افاضه‌می گردند و آنان کسانی اند که بین پارسایی و شجاعت و حکمت جمع نموده و سزاوارند که یاور ولی الهی باشند که قرار است بیایند.21
 
اما در تحلیل این کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) به طور خلاصه باید گفت: حضرت به دو ویژگی مهم یاران مهدی موعود(علیه السلام) اشاره نموده است:


الف. ویژگی‌های فرهنگی

چون حضرت مهدی(علیه السلام) برای اجرای عدالت و اصلاح بشر در تمام شئون وجودی آن قیام‌می کند، لازم است کارگزاران دولت کریمه او بدین وصف، که نقش اساسی در پیشبرد اهداف الهی حضرت دارد، مجهّز باشند; زیرا اگر درک معرفت و حکمت نداشته باشند چگونه‌می توانند مسئولیتی بر عهده بگیرند که علم و معرفت در آن اساس کار است; چرا که اصلاح و هدایت بر آگاهی و شناخت استوار است و چون در دوران ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن کریم تأمین‌می شود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهاورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سرکشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام کنند; چنان که حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در روایت دیگری در تبیین سیمای توحیدی و معنوی یاران حضرت مهدی(علیه السلام)‌می فرماید: «ویحاً للطالقانِ، فاِنَّ للّه ـ عزّوجل ـ بها کنوزاً لیست من ذهب ولکن بها رجالٌ مؤمنونَ عَرفوا اللّهَ حقَّ معرفتِه و هم انصار المهدی فی آخرِالزمان»;22 خداوند در سرزمین طالقان گنجینه هایی دارد که از طلا و نقره نیستند، بلکه مردان مؤمن اند که خدا را خوب‌می شناسند و آن ها یاران مهدی در آخرالزمان هستند.

در این حدیث نیز بر معنویت یاران مهدی موعود(علیه السلام) و معرفت و توحید آنان تأکید شده و بزرگ ترین صفت شاخص آنان را ایمان و معرفت حق دانسته است. پس معلوم‌می شود کسانی که‌می خواهند جزو یاران او محسوب شوند (چه توفیق درک حضور پیدا کنند و چه در عصر غیبت آن حضرت در جهت اهداف او حرکت نمایند) اولین قدم و اساسی ترین کارشان باید تحصیل معرفت و حکمت و تهذیب و خودسازی باشد، وگرنه بسیارند کسانی که ادعای پی روی و شاگردی حضرت مهدی(علیه السلام) دارند، اما لکه ننگی هستند بر دامان او! چه بسا گفتار و کردارشان باعث دل سردی مردم از معنویت و اهداف آن حضرت شود.

 

منبع :سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی

 

مهدویت یا وراثت حکومت مستضعفان

از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره جریان مهدویت بدان اشاره شده، این است که ظهور مهدی موعود(علیه السلام) به عنوان وارث حکومت مستضعفان جزء اراده و خواست حتمی الهی است که به طور یقین، روزی تحقق خواهد یافت; زیرا به گفته بعضی از بزرگان اهل حکمت،17 بشر از زمانی که در زمین سکنا گزیده، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت بوده است و به امید رسیدن چنین روزی قدم برمی دارد و اگر این خواسته تحقق خارجی نمی داشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد انسان ها نقش نمی بست; چنان که اگر غذایی نبود گرسنگی نبود، و اگر آبی نبود تشنگی تحقق نمی یافت. از این رو، به حکم ضرورت، آینده جهان روزی را در بر خواهد داشت که در آن روز، جامعه بشری پر از عدل و داد شود و مردم با صلح و صفا همزیستی نمایند و افراد انسانی غرق فضیلت و کمال شوند، و این آرزو و خواست عمومی به دست مهدی موعود(علیه السلام) تحقق خواهد یافت. از این رو، امیرمؤمنان(علیه السلام)می فرماید: «لَتعطفنَّ الدنیا علینا بعد شماسها، عطفَ الفرَّوس علی ولدها و تلا عقیبَ ذلکَ:(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)»;18دنیا پس از سرکشی به ما روی‌می کند; چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد. پس حضرت این آیه را تلاوت نمود که خداوند‌می فرماید: اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت گذارده، آنان را امامان و وارثان حکومت ها گردانیم.

ابن ابی الحدید ذیل این کلام حضرت‌می نویسد: «به اتفاق شیعه و سنّی، این کلام حضرت علی(علیه السلام) اشاره به ظهور امامی است که در آخرالزمان پدید‌می آید و سراسر زمین را تحت حکومت خویش درمی آورد.»19


پرتوی از سیمای یاران حضرت مهدی(علیه السلام)

یکی از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی(علیه السلام) آمده مسئله یاران و کارگزاران دولت کریمه آن حضرت است. امیرمؤمنان(علیه السلام) از کارگزاران دولت حضرت مهدی(علیه السلام) چنین یاد‌می کند: «ثُمَّ لیشخذنَّ فیها قومٌ شخَذَ القینَ النّصلَ، تجلّی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأسَ الحکمةِ بعدالصبوحِ»;20 سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده‌می گردند، و چون شمشیرها صیقل‌می خورند، دیده هایشان با قرآن روشنایی‌می گیرند و در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین افکنده و در صبحگاهان و شامگاهان جام‌های حکمت سر‌می کشند.

 

منبع :سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی

 

حضرت مهدی(علیه السلام) و آسایش اقتصادی بشر

یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت‌های زمینی و آسمانی تأمین‌می شود.

امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره نعمت‌های زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)‌می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»;10 در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوه‌های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون‌می ریزد و کلیدهایش را به او‌می سپارد.

مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)‌می فرماید: «... و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»;11 در زمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوان‌می گردند و نهرها کشیده‌می شوند، برکات زمین افزایش‌می یابند و گنج ها استخراج‌می گردند.

در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) تأکید نموده و گفته است: «صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنج‌های روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم از هزار یکی نگفته ام.»12

یکی دیگر از بزرگان اهل معرفت نیز گفته است: «در ایّام حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) مردم روزگار سرسبز و پر طراوتی دارند، رزق و روزی در آن ایّام فراوان‌می شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمان‌می پردازند.»13


حضرت مهدی(علیه السلام) و اصلاح فکری ـ فرهنگی بشر

گرچه برداشت عمومی از تأمین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) معمولا عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت‌های جهانی است، اما حقیقت آن است که با ظهور مصلح کل، حضرت مهدی(علیه السلام)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی پدید‌می آید و پیشه و اندیشه بشری اصلاح‌می گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمی و عملی تعدیل‌می شود; بدین بیان که اکنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحی، تمام قوای ادراکی و تحریکی او در مرداب افراط و تفریط گرفتار آمده و هر روز که بر جامعه بشری‌می گذرد، مکتب‌های جدیدی در شرق و غرب جهان پدید‌می آیند و طرح ها و الگوهای فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگونی را عرضه‌می کنند و نسل‌های بشر را یکی پس از دیگری از مسیر انسانی منحرف کرده، در معرض سقوط فکری، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی قرار‌می دهند. اما با ظهور ذخیره هستی، مهدی موعود(علیه السلام)، همه مکتب‌های غربی و شرقی و مذاهب گوناگون افراطی و تفریطی در هم پیچیده‌می شوند و بشر در سایه احکام و دستورات آسمانی، از گرداب هوا و هوس نجات‌می یابد و فکر و فرهنگ او اصلاح‌می شود.

در این باره، امیرمؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه‌می فرماید: «یعطفُ الهوی علی الهدی اِذا عَطفُوا الهُدی علی الهَوی، و یعطف الرأی علی القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علی الرأی... و یُحیی میّت الکتابِ و السّنّةِ»;14 (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحی‌می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس‌های خویش قرار داده اند، و در حالی که نظریه‌های گوناگون، خود را بر قرآن تحمیل‌می کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآن‌می سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زنده‌می گرداند.

 

  • محمدرضا دهایی

 

در سخنان حضرت سه نکته اساسی به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند:

اول. حضرت مهدی(علیه السلام) وقتی در برابر فتنه ها و بی عدالتی‌های اجتماعی قرار‌می گیرد با چراغ پرفروغ حکمت و درایت الهی وارد عمل شده، در پرتو دستورات وحی آسمانی و قرآن کریم، به ایجاد عدالت و خاموش نمودن شعله‌های بی عدالتی‌می پردازد.

دوم. تمام ستم دیدگان عالم توسط حضرت مهدی(علیه السلام) از قید اسارت‌های گوناگون و بی عدالتی رهایی یافته، زندگی همراه با سعادت و شادکامی برای آنان فراهم‌می گردد.

 سوم. سیره عملی حضرت مهدی(علیه السلام) همان سیره صالحانی است که حضرت امیرمؤمنان در نهج البلاغه درباره آن ها فرموده: «اللّهمَّ انّک تَعلمُ انَّه لم یکن الّذی کانَ منّا منافسةً فی سلطان و لا التماس شیء مِن فضول الحطام و لیکن لنَرُدَّ المعالمَ من دینکَ و نُظهر الاصلاحَ فی بلادِکَ فیأمَن المظلومونَ مِن عبادِکَ و تُقام المعطَّلةُ مِن حدودِک.»8

در این کلام، بر خطوط کلی روش و عملکرد ائمّه اطهار(علیهم السلام)که حضرت مهدی آخرین پرچمدار آن هاست، توجه داده شده، حضرت‌می فرماید: «خدایا تو‌می دانی آنچه از ناحیه ما (اهل بیت(علیهم السلام)) صورت‌می گیرد برای به دست آوردن قدرت و حکومت و ثروت دنیا نیست، بلکه‌می خواهیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خودش بازگردانیم و در سرزمین تو اصلاح پدید آوریم تا بندگان ستم دیده ات از محرومیت نجات یافته، با امنیت زندگی کنند و قوانین فراموش شده ات بار دیگر اجرا گردند.

بدین سان، معلوم است که از نظر نهج البلاغه، تأمین عدالت در همه ابعاد زندگی بشر، یکی از اهداف بزرگ دولت کریمه حضرت مهدی(علیه السلام) است و جهانیان در سایه حکومت الهی عدل گستر جهانی قائم آل محمّد(علیهم السلام)، از هرگونه ستم و اسارت و بردگی نجات یافته، طعم شیرین عدالت را به خوبی خواهند چشید; چنان که در جای دیگر آمده است: روزی حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در اندیشه بود، شخصی از ایشان سبب تفکرش را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمود: «تفکّرتُ فی مولود یکونُ من ظهری، الحادی عشر من وُلدی، و هو المهدی یَملأُها عدلا کما مُلئت جوراً و ظلماً»;9 درباره فرزند یازدهم خود مهدی‌می اندیشم که روزی ظهور خواهد کرد و زمین را از جور و ستم پاک نموده، لبریز عدالت خواهد کرد.

 

منبع :سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی

 

از مجموع آنچه گفته شد، بخصوص سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام)، به خوبی روشن‌می گردد که وجود حضرت مهدی موعود(علیه السلام) در عالم به عنوان حجت الهی و استمرار خلافت او در زمین ضرورتی انکارناپذیر دارد و جزو حقایق حتمی و قطعی نظام آفرینش است، به ویژه آنکه در روایات یاد شده، جریان ضرورت حجت الهی فراتر از مسائل شرعی و مدیریت اجتماعی مطرح شده و به عنوان نیاز قطعی نظام تکوینی به شمار آمده است; زیرا انسان کامل واسطه فیض الهی در عالم است و عالم و آدم در پرتو او، فیض الهی دریافت‌می کنند.


حضرت مهدی (عج) و عدالت جهانی

بی تردید موضوع تأمین «عدالت» عمومی ترین و شورانگیزترین مسئله در بحث مهدویت است و چون واژه «عدالت» در فرهنگ و اصطلاح نهج البلاغه، بلکه در تمام کلمات علوی بیت الغزل سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام) است، از این رو، در بحث مهدویت نیز بر عنصر عدالت تکیه نموده و از پدید آمدن عدالت در ابعاد گوناگون در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)خبر داده است;‌می فرماید: «و سیأتی غدٌ بما لا تعرفونَ یأخذ الوالی من غیرِها عمّالها علی مساوی اعمالها... فیُریکم کیفَ عدلَ السیّرة»;5 فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست خواهد آمد، زمام داری که غیر از خاندان حکومت‌های امروزی است، (مهدی) عمّال و کارگزاران حکومت ها را به اعمال بدشان کیفر خواهد داد... بدین روی، روشی عادلانه در حکومت حق به شما‌می نمایاند.

 

و در جای دیگر‌می فرماید: «الا و مَن ادرکَها منّا یسری فیها بسراج منیر، و یخذوفیها علی مثالِ الصالحین لیحلَّ فیها رِبقاً و یعتقَ رقاً و یصدعُ شُعباً و یشعب صدعاً»;6 بدانید آنکه از ما (مهدی) فتنه‌های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام‌می نهد و بر همان سیره و روش صالحان (پیامبر و امامان(علیهم السلام)) رفتار‌می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد سازد، جمعیت‌های گم راه و ستمگر را پراکنده و حق جویان را جمع آوری‌می کند.

ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغه، که از علمای بزرگ اهل سنّت است، در ذیل این کلام حضرت‌می گوید: امیرمؤمنان علی(علیه السلام) یادآوری نموده است که مهدی آل محمّد(علیهم السلام) در تاریکی فتنه ها با چراغ روشن ظهور‌می کند و مردم را از بردگی و اسارت رهایی داده و مظلومان ستم دیده را از دست ستمگران نجات‌می دهد.7

 

منبع :سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی

نهج البلاغه

 

در کلام پربرکت امیرمؤمنان(علیه السلام) بر این نکته تأکید شده که بر اساس سنّت قطعی الهی، زمین از وجود خلیفه خدا و حجت حق خالی نیست، گرچه حجت الهی گاهی آشکار است و همگان حضور او را درک‌می کنند، گاهی شرایط ایجاب‌می کند که از نظرها پنهان بوده و مردم به طور مستقیم از درک محضر او محروم باشند. این نکته همان حقیقتی است که در مکتب اهل بیت(علیهم السلام) مورد عنایت ویژه قرار گرفته است. امام صادق(علیه السلام)‌می فرماید: «لو بقیتِ الارضُ بغیرِ امام لساخت»;2 اگر جهان لحظه ای بدون امام و انسان کامل باشد از هستی ساقط‌می گردد.

 

امام محمّدباقر(علیه السلام) نیز‌می فرماید: «لو اَنَّ الامامَ رُفِعَ مِن الارضِ لَماجَت بِاَهلِها کَما یَموجُ البحرُ بِاَهله»;3اگر حجت الهی لحظه ای از زمین برداشته شود زمین همانند دریا دچار موج طوفان‌می گردد.

 

این گونه کلمات ائمّه اطهار(علیهم السلام)، بعدها زمینه مباحث ظریفی را در آثار بزرگان اهل حکمت فراهم نمود. شیخ اشراق با الهام مستقیم و صریح از کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره ضرورت انسان کامل در عالم، با اصرار فراوان گفته است: «و لا یخلوالارضُ عن متوغّل فی التألّهِ ابداً، بل قد یکونُ الامامُ المتألّهُ مستولیاً ظاهراً مکشوفاً، و قد یکون خفیّاً، و هو الّذی سمّاهُ الکافّةُ بالقطب، فله الرئاسةُ و اِن کانَ فی غایةِ الخُمول.»4حکیم نام برده در این بیان بر همان نکته ای اصرار ورزیده که در کلام ائمّه هدی(علیهم السلام) بدان عنایت شده است; گفته: هیچ گاه زمین بدون انسان الهی و ربّانی نیست، اگرچه آن پیشوای متألّه گاهی حاضر و آشکار و زمانی از نظرها پنهان است، و او همان کسی است که نوعاً در عرف، از او به قطب یاد‌می شود و او پیشوای همگان است، گرچه در نهایت خاموشی باشد.

 

منبع :سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی

 

اشاره

نهج البلاغه آینه ای است که سیمای پر فروغ قائم آل محمّد(علیهم السلام) در آن گرچه اندک، ولی زیبا، پرجاذبه، نویدبخش، دل انگیز و تحرّک آفرین تجلّی کرده و همچون جام بلورینی است که زمزم سخنان علوی درباره فرزندش مهدی موعود(علیه السلام)در آن ریخته شده است. این مقاله در جهت طرح و تحلیل آن کلمات تنظیم گردیده است.


مقدّمه

در عصری که جهالت مدرن، عالم و آدم را به سراشیب سقوط نزدیک نموده و بی عدالتی، ستم سالاری، معنویت ستیزی، اخلاق گریزی و هزاران فاجعه هولناک دیگر در جهان بیداد‌می کنند و آینده بشر هر روز تاریک تر شده، وحشت و ناامیدی رو به افزایش است، بحث از مهدویت از هر زاویه که انجام شود در حقیقت بحث از نویدها، سعادت ها، شادکامی ها، پیروزی معنویت، اخلاق، عدالت، تقوا، ترسیم آینده درخشان برای بشر و از جمله خواست‌های الهی و انسانی است. بنابراین، بحث و تحقیق درباره حضرت مهدی(علیه السلام) از ضروری ترین و مهم ترین رسالت‌های دین پژوهان در عصر کنونی محسوب‌می شود. و چون نام نهج البلاغه برای همگان، بخصوص نسل پویا و نواندیش و جوان، زیبا و دل انگیز است، طرح بحثی تحت عنوان «مهدی (عج) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه» ضروری‌می نماید و برای عاشقان حضرت مهدی (عج) مفید و پرجاذبه خواهد بود.

نوشته حاضر سعی نموده است تا جلوه ای از سیمای پر فروغ حضرت مهدی(عج) را در آینه نهج البلاغه نشان دهد.


مهدویت و استمرار خلافت الهی

از جمله مسائل مهم و اساسی در بحث مهدویت، جریان خلافت الهی است; زیرامسئله خلافت الهی در زمین، که خدای سبحان در قرآن کریم فرمود:(إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً) (بقره: 30)

همچون داستان سفینه نوح و یا کشتی حضرت موسی و خضر(علیهما السلام) و مانند آن ها نیست که یک موضوع شخصی و معینی بوده و سپری شده باشد، بلکه جریان خلافت یک فیض متصل و فوز مستمر است که از اول با اندیشه دوام و انگیزه استمرار طرح شده است، به گونه ای که اصل خلافت از قلمرو نبوّت و رسالت فراتر رفته و به امامت رسیده است. به این دلیل، در بحث مهدویت، جریان استمرار خلافت الهی در زمین از مباحث ظریفی است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت.

 از این رو، در نهج البلاغه در بحث ضرورت حجت در عالم، بر عنصر خلافت الهی در زمین تکیه شده است و حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در کلام مبسوطی در این باره‌می فرماید: «اللّهمَّ بلی، لاتخلوا الارضُ مِن قائم لِلّهِ بحجة، اِمّا ظاهراً مشهوداً و امّا خائفاً مغموراً، لئلا تبطل حججُ اللّهِ و بیّناتُه. و کم ذا؟ و أین اولئکَ؟ اولئک و اللّهِ الاقلّونَ عدداً و الاعظمونَ عِندَاللّهِ قدراً. یحفظُ اللّهُ بِهم حُجَتُه و بیّناته... اولئکَ خلفاءُ اللّهِ فی ارضِه و الدّعاةُ الی دینه. آه! آه! شوقاً الی رؤیتهم.»1 حضرت در این فراز نورانی، که بخشی از کلام مبسوط ایشان است،‌می فرماید: آری خداوندا، زمین هیچ گاه از حجت الهی که برای خدا با برهان روشن قیام کند، خالی نیست، یا آشکار و شناخته شده است، یا بیمناک و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نروند، تعدادشان چقدر است؟ و در کجا هستند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک است، ولی نزد خدا بزرگ مقدارند که خداوند به وسیله آنان، حجت ها و نشانه‌های خود را نگاه‌می دارد... آن ها جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه! چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم.

 

منبع : سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی
 
ج) آموزة مهدویت در زیارت عاشورای حسینی 

 

۸ . در این زیارت به طور ویژه دو بار در متن زیارت و یک بار در متن حاشیه ای زیارت به خون خواهی حسین و یاران و فرزندان او در رکاب امام زمان توجه ویژه داده شده است: 

وجعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الإمام المهدی من آل محمّد

آمدن این آموزه در متن زیارت و در عبارت های پیرامون این زیارت در روز عاشورا هنگامی  که مؤمنان هم دیگر را تسلیت می دهند، چه مفهوم و معنایی دارد؟ 

و نیز نشر و ترویج و تحکیم این آموزه در رفتار روزانة مؤمنان چه پیامی برای ما دارد؟ 

در سه عبارت وارد شده در این زیارت چنین می خوانیم:

فأسأل الله الذین أکرم مقامک وأکرمنی بک أن یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من أهل بیت محمد

حالا که این مصیبت بسیار بزرگ بر من وارد شده است و تمام مسلمین و بر اهل آسمان و زمین سنگینی کرده است از خدا می خواهم به خاطر جایگاه بسیار بلندی که نزد او داری و به سبب تو به من کرامت داده است، خون خواهی خون ترا به من روزی دهد، آن هم با رهبری پیروز و منصور و یاری شده از اهل بیت محمد

فأسأل الله الذی أکرمنی بمعرفتکم و معرفة أولیاءکم ورزقنی البراءة من اعدائکم أن یجعلنی معکم فی الدنیا والآخرة وأن یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا والآخرة، وأسأله أن یبلّغنی المقام المحمود لکم عندالله و أن یرزقنی طلب ثاری مع امام هدیً ظاهر ناطقٍ بالحق منکم؛ 

از خدایی که معرفت و شناخت شما و دوستان شما را به من کرامت کرده و برائت از دشمنانتان را به من روزی داده، می خواهم که مرا همراه با شما در دنیا و آخرت قرار دهد، و مرا در محبت و یاری شما استوار گرداند، و جایگاه مستحکم و پایداری در محبت و دوستی و نصرت شما به من عطا کند، و از او می خواهم که مرا به مقام ستوده شده در نزد او برساند، و با امامی از اهل بیت محمد که امامی هدایت کننده و رهبری آشکار و حق خواه و حق گو باشد، به من توفیق دهد که حق شما و خون شما را که خون من هم می باشد مطالبه نمایم. و در این حق شناسی شریک او باشم. 

وجعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد

خداوند ما را با شما از خونخواهان حسین بن علی در معیت و همراهی ولی او، که امام مهدی از آل محمد است، قرار دهد. 

این عبارت را شیعیان و دوست داران حسین در روز عاشورا به هم دیگر تذکر می دهند و شعار خود قرار می دهند. 

 

  • محمدرضا دهایی
ب ) ویژگی های منحصر به فرد زیارت عاشورا و کلید واژه های آن 

 

۱. برای زیارت امام حسین در روز عاشورا و در کربلای معلّا ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه (شرکت در دو هزار جنگ در راه خدا) آن هم همراه با رسول الله در تمام این حج ها و عمره ها و جهادها، و همراه با امامان معصوم مطرح می باشد. گویا برای هیچ زیارتی چنین ثوابی منظور نشده است. 

در صورتی که این زیارت از راه دور انجام گیرد ثواب آن کمتر از هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه با رسول خدا نخواهد بود. 

ثواب تحمّل مصیبت تمام انبیا و اوصیا و صدیقان و شهدا تا روز قیامت را به او می دهند. و زیارت کننده امام حسین را (با زیارت ویژه)، همراه شهدای کربلا قرار می دهند، و ثواب زیارت انبیا و تمام زائران امام حسین را برای او در نظر می گیرند. 

حال این سؤال پیش می آید که چرا این همه ثواب برای این زیارت در نظر گرفته اند؟ 

۲. محور اصلی زیارت عاشورا مهم ترین محور در اسلام ناب است. حبّ و بغض، تولا و تبرا، (دوستی و دشمنی)، خمیر مایة تمام رفتارهای انسان ها در طول مسیر زندگی، و روح متحرک و مؤثر در وجود انسان های کامل می باشد. 

این تولا و تبرا در قالب لعن و سلام، رخ نموده، و خط مشی واقعی یک انسان مسلمان ناب را در وجود او پایه گذاری کرده و او را در مسیر اسلام ناب می برد. 

۳. تکرار فراوان لعن و سلام و واژه های هم خانواده با این دو مفهوم معنایی خاص و رنگی ویژه به این زیارت می دهد. 

۴. واژة "لعن" در متن زیارت ۲۲ مرتبه و واژة برائت نُه مرتبه از قاتلان و پیروان و پایه گذاران ستم بر اهل بیت مطرح شده است. 

۵. صد بار "لعن" ویژه که نشان دهندة برائت و دوری جستن و فاصله گرفتن از تمام ستم گران و تضییع کنندگان حق محمد و آل محمد و مباشران قتل حسین بن علی( و مقدم داشتن این لعن بر سلام که در هر بار نیز سه مرتبه واژة "لعن" تکرار می گردد که در مجموع ۳۳۴ بار لعن صریح و برائت در ذهن زیارت کننده با این زیارت آمیخته می شود. که گویای امری مهم و ضروری در جهت فاصله گرفتن از تمام عوامل ستم، ستم گری و ستمگران می باشد. 

۶. حداقل ده بار سلام بر حسین بن علی با عناوین بسیار تأثیر گذار بر فکر و روان زیارت کننده دیده می شود، مانند:

السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک یا ابن رسول الله، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین و ابن سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمة سیدة نساء العالمین، السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره والوتر الموتور.

و آن گاه تکرار این سلام در تمام متن زیارت و پرداختن به سلام ویژه به تعداد صد بار و در هر بار سه "سلام" بر حسین و یاران حسین و فرزندان حسین، به تعمیق ارتباط و ایجاد احساسی ویژه و نشان دهنده وابستگی کامل به امام شهیدان می انجامد که در هیچ زیارت دیگری دیده نمی شود. 

۷. در این زیارت بعضی از کلید واژه های مهم با اندکی تفاوت حداقل هر کدام دو بار تکرار می شود، مانند: 

اتقرّب إلی الله و إلی رسوله... بموالاتک وبالبراءة ممن قاتلک؛

به سوی خدا و رسول خدا و ... نزدیک می شوم، و این نزدیک شدن با موالات و دوستی تو و برائت از دشمنان و قاتلان تو انجام می گیرد. 

 

  • محمدرضا دهایی

 

زیارت عاشورا در دو فراز به طور صریح به مهدویت اشاره دارد؛ نخست بعد از سلام به وجود مقدس امام حسین(علیه السلام) و ابراز برائت نسبت به دشمنان ایشان و مباشران و زمینه سازان آن واقعه جنایت،و در دومین فراز مهدویِ این زیارت دوباره از خدا می خواهیم که در زمره سپاه امام زمان(عج اله تعالی فرجه) باشیم.

 

 

آموزه مهدویت در زیارت عاشورا

 

در این زیارت با زمینه های توصیف شده از تولا و تبرا، سلام و لعن، سِلم و حُرب، و درخواست ثبات و پایداری در احقاق حق، ابراز نفرت و انزجار از پایه گذاران ستم و مباشران قتل امام حسین و پیروان آنان در طول تاریخ، می توان مهدیِ یاوران تمام عیار و آگاه و در حال آماده باش.

در این مقالة کوتاه پیوندها و زیارت عاشورا و آموزه مهدویت بررسی می شود، لذا باید به سه مطلب کلیدی توجه شود:

الف) عاشورای حسینی؛ 

ب) زیارت عاشورا؛ 

ج) جایگاه آموزه مهدویت در متن زیارت عاشورا.
 
الف) ویژگی های  عاشورای حسینی نماد تمام عیار اسلام ناب محمدی
 

۱. اوج خداخواهی و خداگرایی و خدام داری را در عاشورای حسینی می بینیم؛ 

۲. عاشورای حسینی را سمبل اسلام ناب محمدی و در تقابل با جاهلیت اموی و اسلام تحریف شده می بینیم؛ 

۳. نماد کامل عزت و ایثار و فداکاری برای رهایی از اسارت های مادی و دنیوی انسان .

۴. بیان کننده ر روش صحیح تعامل با جاذبه های زندگی دنیوی هنگام تزاحم دین و دنیای انسان؛ 

۵. عاشورای حسینی تابلوی زرّین جلوه های بسیار نغز مکارم اخلاق محمدی و تجلّی عینی معنویت و غلبه ارزش گرایی بر تمام جاذبه های مادی؛

۶. عاشورای حسینی بزرگ ترین و مؤثرترین تجربه عملی موفق در نشان دادن موفقیت تِزِ پیروزی خون بر شمشیر و تحکیم صحیح سنت های الهی در جهت اجزا فرهنگ عدالت مدار الهی در عمق وجدان های جوامع بشری؛ 

۷. عاشورای حسینی آغاز حرکت جدید امت اسلامی به سوی جامعه عدل مدار الهی و احیاگر ارادة آهنین یک امت زنده در پیچ و خم تحریف های پیچیده شیطانی و ماسک های مزوّرانه دین نما و دین زدا؛ 

۸. عاشورای حسینی سمبل تمام عیار تولا و تبرا (دشمن شناسی و دشمن ستیزی)؛

۹. عاشورای حسینی نشان دهنده چگونه آمیختن عشق و شجاعت با مظلومیت و حق طلبی پیروزمندانه در عمق هستی؛ 

۱۰. عاشورای حسینی حلقه وصل دو محمد در تاریخ: محمد خاتم انبیاء و محمد خاتم اوصیا، محمدِ پایه گذار آغاز گر دین حق، و محمد تحقق دهنده و گسترش دهندة حاکمیت دین حق. 

 

منبع : سایت راسخون

منبع : سایت عصر شیعه

  • محمدرضا دهایی

 

آیا برای فطرت های بیدار, درک چنین دولت کریمه ای نوید و آرزوی بزرگ نیست؟! «و ترزقنا بها بکرامة الدّنیا و الاخرة»

گفتارمان را با سخن ارزشمندی از استاد شهید مطهری, در بیان اوصاف اصحاب امام زمان(ع) (با توجه به آیات 112 سورة توبه و 17 سورة آل عمران) 18به پایان می بریم. ایشان در بحث لزوم هماهنگی در پرورش گرایش های درونی و برونی با استناد به آیات فوق می فرمایند:

بنابراین در اسلام, این گرایش ها از یکدیگر تفکیک پذیر نیست, کسی که یکی از این ها را استخفاف کند، دیگری را هم استخفاف کرده است. در اوصاف اصحاب حضرت حجّت (ع)تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیث متعدد, آن را دیده ام: «رهبان باللیل, لیوث بالنهار» در شب راهب اند؛ شب که سراغ آن ها می روی گویی سراغ یک عده راهب رفته ای ولی روز که سراغشان می روی (گویی) سراغ یک عده شیر رفته ای.19

از این بیان می توان نتیجه گرفت که «راهبان باللیل» بودن است که «لیوث بالنهار» می پرورد و «لیوث بالنهار» شدن مستلزم «رهبان باللیل» بودن است. به تعبیر زیبای خود استاد, استخفاف یکی استخفاف دیگری است. در جامعه ای که انتظار داریم اصحاب آن امام منتظر تربیت شوند، لازم است شرایط تحقق صفات اوّل: رهبان باللیل و تزکیه و پرورش درونی، را فراهم آوریم. کسی که از برکات الهی در شب و تربیت نفس در خلوت, محروم باشد تاب مقاومت و مداومت در رزم روزانه را ندارد.


نویسنده: سیما محمدپور دهکردی

 

  • محمدرضا دهایی

 

استاد به بررسی نگاه بدبینانه و اضطراب آور مادی مسلک ها, در تحلیل آیندة تاریخ می پردازند و مهم ترین علت این بدبینی را نداشتن اهداف والای الهی و معنوی می داند, در مکتبی که رهایی, بیهودگی و عبث گرایی, آرمان نهایی اش, باشد، نباید چیزی جز این بدبینی شوم را نسبت به آیندة بشریت انتظار داشت. ویل دورانت به خوبی به این معضل اعتراف نموده است: «ما از نظر ماشین توانگر شده ایم و از نظر مقاصد فقیر».14

ایشان نگاه حکیمانه پرورش یافتگان مکتب الهی را این گونه توصیف می کنند: «خیر, عمر جهان به پایان نرسیده است, هنوز اوّل کار است, دولت مقرون به عدل، عقل، حکمت، خیر، سعادت، سلامت، امنیت، رفاه، آسایش و وحدت عمومی و جهانی, در انتظار بشریت است, دولتی که در آن دولت, حکومت با صالحان است و انتخاب اصلح به معنی واقعی در آن صورت خواهد گرفت.» 15

اعتقاد به مهدویت در اسلام نه تنها خوش بینی نسبت به پایان کار جهان و آیندة بشریت را تضمین می کند بلکه نویدی است بر بلوغ فکر و اندیشة16 بشریت؛ وقتی قرآن در آیة 105 سورة انبیاء می گوید:

و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون.

صحبت از زمین است, نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد. اولاً امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمی شود. دوم آن دوره, دورة عقل و عدالت است. شما می بینید یک فرد سه دورة کلی دارد...

چگونه می شود که چنین دوره ای نیاید؟! مگر می شود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد, بعد بشر به دورة بلوغ خودش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟! پس مهدویت یک فلسفة بسیار بزرگ است. ببینید مضامینی که در اسلام داریم چقدر عالی است!»17

 

منبع : سایت راسخون

منبع : مرکز مطالعات شیعه

  • محمدرضا دهایی
جنبش مهدوی 313

این وبلاگ برای خشنودی و رضایت حضرت مهدی (عج) تاسیس شد. باشد که مورد عنایت ایشان قرار گیرد و مفید فایده باشد. انشاءالله

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران