چهل حدیث علوی ( بخش هفتم )
30- اقبال و ادبار دنیا
«إذا اَقْبَلَتِ الدُّنیا عَلی اَحَد اَعارَتْهُ مَحاسِنَ غَیْرِهِ، وَ إِذا اَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِهِ.»
چون دنیا به کسی روی آرد، نیکویی های دیگران را بدو به عاریت سپارد، و چون بدو پشت نماید، خوبی هایش را برباید.
31- ناتوان ترین مردم
«اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.»
ناتوانترین مردم کسی است که توانِ به دست آوردن دوستان را ندارد، و ناتوانتر از او کسی است که دوستی به دست آرد و او را از دست بدهد.
32- فریاد رسی و فرح بخشیِ گرفتار
«مِنْ کَفّاراتِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ إِغاثَهُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ.»
از کفّاره گناهان بزرگ، فریاد خواه را به فریاد رسیدن، و غمگین را آسایش بخشیدن است.
33- نشانه کمال عقل
«إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ.»
چون خرد کمال گیرد، گفتار نقصان پذیرد.
34- رابطه با خدا
«مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّهِ اَصْلَحَ اللّهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّاسِ وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللّهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ. وَ مَنْ کانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ کانَ عَلَیْهِ مِنَ اللّهِ حافِظٌ.»
آن که میان خود و خدا را اصلاح کند، خدا میان او و مردم را اصلاح میکند و آن که کار آخرتِ خود را درست کند، خدا کار دنیای او را سامان دهد. و آن که او را از خود بر خویشتن واعظی است، خدا را بر او حافظی است.
35- افراط و تفریط
«هَلَکَ فِیَّ رَجُلانِ مُحِبٌّ غال وَ مُبْغِضٌ قال.»
دو تن به خاطر من هلاک شدند: دوستی که اندازه نگاه نداشت و دشمنی که بغض ـ مرا ـ در دل کاشت.
منبع : باشگاه خبرنگاران
- ۹۸/۰۱/۱۷