مهدویت از دیدگاه شهید مطهری ( بخش دوم )
دربارة مفهوم انتظار هم, متناسب با برداشت های متفاوت, این اندیشه منشأ رشد و پویایی یا رکورد و عقب ماندگی دانسته است. استاد مطهری خصوصیات دو گونه انتظار (مثبت) و (منفی) را این گونه بیان می کنند:
انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور, نیرو آفرین و تحرک بخش است, به گونه ای که می تواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود؛ و انتظاری که گناه است: ویرانگر, اسارت بخش و فلج کننده و نوعی (اباحی گری) باید محسوب شود. این دو نوع انتظار فرج, معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است و این دو نوع برداشت به نوبة خود, از دو نوع بینش دربارة تحولات در انقلاب های تاریخی ناشی می شود.5
در نگاه انتظار ویرانگر و منفی ـ که متأسفانه در جامعة ما هم طرفدار دارد ـ هر اصلاحی در جامعه محکوم است چرا که باید ظلم و تباهی رواج داشته, حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد, باطل یکه تاز میدان گردد, تا انفجاری6 رخ دهد و انتظار به سر آید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است, زیرا هر اصلاح یک نقطة روشن است. تا در صحنة اجتماع نقطة روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود, برعکس, هر گناه و فساد، و هر ظلم، تبعیض و حق کشی و هر پلیدی ای به حکم این که مقدمة صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند، رواست، زیرا «الغایات تبرّر المبادی» هدف ها، وسیله های نامشروع را مشروع می کنند. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار, ترویج و اشاعة فساد است. این جاست که گناه، هم فال است و هم تماشا, هم لذت و کام جویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی».7
در چنین اندیشه ای, امر به معروف و نهی از منکر دیگر جایی ندارد. واجبی است که باید ترک شود و حدّ الهی است که باید در تاریخ بایگانی شود, چرا که اجرایش, فریضه ای (ظهور مصلح) را به تأخیر می اندازد, پس وجوبش در ترک است. دیگر عاشورایی آفریده نمی شود, اصلاً نباید عاشورایی اندیشید. اندیشة عاشورایی محکوم است. در این نگاه قصة کربلا افسانه ای می گردد که تنها ذکرش ثواب دارد و بس (همان که سال ها گذشتگان شاهدش بودند) حتی شورآفرینی عاشورا، عشق بازی قهرمانانش، در پای انتظار قربانی می شود. در این اندیشه , تمام تکالیف فردی و اجتماعی از انسان ساقط می شود و داستان همان انگلیسی معروف. 8
منبع : مرکز مطالعات شیعه