تاریکی با نور او تمام می شود ... کجا میتواند باشد آن نور های وعده داده شده که تاریکی این دنیا را تمام کند ؟!!!
#طوفان_توییتری thepromisedsaviour.com
- ۰ نظر
- ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۱۵
تاریکی با نور او تمام می شود ... کجا میتواند باشد آن نور های وعده داده شده که تاریکی این دنیا را تمام کند ؟!!!
#طوفان_توییتری thepromisedsaviour.com
⚘﷽⚘
بلا پشت بلا
فتنه پشت فتنه
صداے استغاثهے جهان به گوش میرسد
انگار دارند همه تو را صدا میزنند
کجایے یوسف فاطمه(س)؟
کجایے منجے موعود؟
دارند جهـان را
ضدعفونے میکنند
نیمه شعبان هم
کہ در راه هستــ
انگار صداےِ پاےِ دلبر مےآید . . .
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم.
☜ ⚘باولایتــ تاشهادتــ⚘ ☞
اللهم عجل لولیک الفرج
لطفا بخونید ...
خیلی برای ظهور آقا دعا کنید. مشکلات امروز ما ، فتنه ها و مصیبت های امروز ما همش به خاطر اینه که یادمون بیفته یه امام زمانی هم داریم و باید برای ظهورشون دعا کنیم. واقعا چند نفر ما تو این چند وقت به یاد امام زمان بودیم ؟؟؟ نمی دونم راجب فتنه های آخر الزمان چیزی شنیدید یا نه اما بدونید مشکلات امروز ما و دنیا همون فتنه های آخرالزمانه که جز با ظهور خود حضرت حل شدنی نیست ، واقعا حل شدنی نیست. بدونید که سختی ها داره به ما میگه تا ظهور فاصله زیادی نداریم ، فاصله ای که میتونه با دعاهامون از بین بره ولی اگر همین دعا رو نکردیم و فتنه ها به نهایت و اوج خودش رسید همین فاصله تا ظهور مردم رو با سختی ها و مشکلات خودش خرد می کنه. تصور نکنید سال 98 که تموم شد سال 99 دیگه خبری از این گرفتاری ها نیست و صرفا سال 98 برای ما یه سال نحس بوده. مردم اینا تازه شروع کاره و سال 99 بدتر از این هم میشه چون ما دائما داریم به ظهور نزدیک میشیم. اما همین طور که گفتم خدا یه راه برامون گذاشته تا از این گردباد سختی ها نجات پیدا کنیم. اونم دعا برای ظهوره. قرار نیست حتما یه کار سخت و پیچیده انجام بدیم. گفتن دعای خدایا در ظهور امام زمان تعجیل بفرما یا گفتن ذکر اللهم عجل لولیک الفرج اگه فراگیر بشه حقیقتا کفایت میکنه. البته که کارای سخت و پیچیده جای خود داره. خلاصه که نذارید این فتنه ها به اوج خودش برسه چون اونوقت دیگه جای نفسی برامون نمی مونه.
اگر میتونید این متن رو نشر بدید یا خودتون دست به قلم شید و درخواست کنید مردم برای ظهور دعا کنن.
یاعلی
سردرد ملکه شدید شده بود وهر چه از شب می گذشت بر شدتش افزون می گشت. ملکه آن شب را بادرد و نج سپری کرد و ناله زد واشک ریخت. بالاخره صبح سه شنبه،اشعه خورشید تاریکی شب را دریدو صفحه زمین را روشن ساخت امابانو هر دو چشمش را از دست داد وبر اثر یک بیماری مرموز بکلی نابیناشد. بانو سخت متاثر گردید، دیگرهیچ چیز را نمی دید. از غم کوری،سردرد را فراموش کرد . نمی دانست آیا دیدگانش قابل معالجه هست ودرمان می پذیرد یا خیر؟
سید محمد سعید افندی که خوداز استادان و سخنوران عامه درنجف به شمار می رفت و درمدرسه ای نزدیک باب وادی السلام تدریس می نمود، گوید: شوهر این زن ملا امین ، در کتابخانه حمیدی بامن همکاری داشت. او روز سه شنبه نزد من آمد و با افسردگی وپریشانی، حادثه نابینا شدن همسرش را برایم شرح داد و گفت:دیشب بعد از یک سردرد شدید وطولانی هر دو چشم ملکه کور شده وهیچ کس و هیچ چیز را نمی بیند. من از این پیش آمد اظهار تاثر کردم وگفتم: «اگر شفای همسرت رامی خواهی امشب او را در حرم مطهرحضرت مرتضی علی علیه السلام ببر و به حضرتش توسل جسته ، شفای وی را طلب کن و آن بزرگوار را در درگاه الهی واسطه قرار بده شاید خداوندبه برکت امیرالمؤمنین علیه السلام شفایش بخشد.»
شب چهارشنبه فرارسید، ملکه همچنان دردمند و مضطرب بود، باآنکه می خواستند او را به حرم شریف مولا برده و متوسل شوند،اما از شدت درد و ناراحتی، چنان بیتاب و ناآرام بود که از تشرف وزیارت منصرف گردیدند.
پاسی از شب گذشت ، هنوز زن بیچاره ناله می کرد و درد می کشید .بی قراری او ، آرامش دیگران را نیزبر هم زده بود . همه متاثر و ناراحت بودند.
ساعتی از نیمه شب گذشته بود. پژواک صدای جغدها در حیاط مدرسه می پیچید. طلبه جوان سر از کتاب بلند کرد و با سر انگشتان چشمهایش را مالید تا کمی از خستگی اش بکاهد.
میر علام از جایش بلند شد و گیوه هایش را پوشید، در ایوان ایستاد و نگاهش را به چیزی گره زد که سالها او را در آن حجره پاگیرش کرده بود. او رو به گنبد طلایی رنگ امیر المومنین(ع) ایستاد و در حالی که دستانش را روی سینه اش گذاشته بود، سلامی عرض کرد. اما آن شب حال دیگری داشت. وضویی گرفت و راهی حرم شد.
جوان نزدیک در که شد،چشمانش را به هم نزدیک کرد. چیز عجیبی می دید. استادش در مقابل در بسته حرم ایستاده بود و قفل های در خود به خود در مقابلش باز می شد.
استاد دستانش را روی سینه اش گذاشت و تا نیمه خم شد و سلام داد، لحظه ای نگذشت که از جانب حرم صدای جواب سلام آمد.
جوان روی نوک انگشتان پایش پشت سر استاد به راه افتاد. مقدس اردبیلی ضریح را زیارت کرد و در گوشه ای نشست. طلبه جوان در حالی که پشت در گوش ایستاده بود، از تعجب خشکش زده بود. صدای صحبت استاد با کسی می آمد.
لحظاتی گذشت، استاد از حرم بیرون آمد و سمت مسجد کوفه به راه افتاد. بالاخره به محراب مسجد رسید. صدای مباحثه علمی استاد با مرد دیگری به گوش می رسید.
علی محمد دستش را سمت کاسه برد و سریع آن را جلوی دهانش گرفت. باز هم آن سرفه های لعنتی به سراغش آمده بودند و راه نفسش را گرفته بودند. بوی خون فضای دهانش را پر کرده بود. او این بار هم مثل همیشه بی حال روی بالشتش افتاد و به سید علی آقای شوشتری نگاه کرد. سید که کارش طبابت نبود، چون حال علی محمد کتابفروش را این طور می دید، هر از چندی به بالینش می آمد ودر حالی که می دانست کارش بی فایده است، به اصطلاح او را دوا و درمان می کرد و گاهی هم حمد شفایی می خواند.
از شدت بیماری علی محمد، دیگر برای خانواده رمقی باقی نمانده بود. صدای کوبه در، حیاط را پر کرد. رفیق شفیق علی محمد به دیدارش آمده بود. او که حال دوستش را دید، یاد گذشته کرد و گفت: ملا علی محمد، بلند شو، بلند شو برویم وادی السلام، قول می دهم حالت بهتر شود.
علی محمد با شنیدن پیشنهاد دوستش، لبخندی بر صورت بی رنگش نشاند و گفت: مرد! مگر حالم را نمی بینی؟ من رمق تکان خوردن ندارم، بیایم وادی السلام؟
مرد این بار مصمم تر جلو آمد و روی تشک علی محمد نشست و گفت: بردنت با من، بعد هم با دست اشاره ای به کتفش کرد و گفت: می نشانمت روی کجاوه و می برمت.
مدّتی میگذرد و طلبه چیزی نمیگوید و استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد، جرئت نمیکند از او سؤال کند، ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر استاد تمام میشود و روزی به وی میگوید: آقای عزیز! از عرض پیام من خبری نشد؟ میبیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا میکند. استاد میگوید: عزیزم! خجالت نکش. آنچه فرمودهاند، به حقیر بگویید؛ چون شما قاصد پیام بودی (و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین).
حجّت الاسلام قدس میگوید:
روزی آقا فرمودند: در «تهران»، استاد روحانیای بود که «لُمعَتین» را تدریس میکرد. مطّلع شد که گاهی از یکی از طلّاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارقالعادّه دیده و شنیده میشود.
روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود و نویسندگان، چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم میشود و وی هرچه میگردد، آن را پیدا نمیکند و به تصوّر آنکه بچّههایش برداشته و از بین بردهاند، نسبت به بچّهها و خانواده عصبانی میشود. مدّتی بدین منوال میگذرد و چاقو پیدا نمیشود و عصبانیّت آقا نیز تمام نمیشود.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهاشان ترسان می گردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود ایمانشان افزون می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند
صفات مؤمنین در قرآن بطور مفصل بیان شده است ولی برای رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره مینمائیم.
منبع : سایت پرسمان
اگر انسان بخواهد به سمت خوبی و بهتر شدن یک قدم بردارد شیطان سنگاندازیاش بیشتر و حملات شیطان برای کسی که میخواهد به سمت قله برود زیادتر میشود براین اساس افراد مخلصتر و مؤمنتر بیشتر درخطر فریب شیطان هستند.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی، در اصفهان اظهار کرد: شیطان از جن است و طایفه جن قابل رشد است، هم رشد مثبت و هم منفی دارند.
سرپرست مرکز جامع علوم اسلامی بیان کرد: اگر انسان بخواهد به سمت خوبی و بهتر شدن یک قدم بردارد شیطان سنگاندازیاش بیشتر و حملات شیطان برای کسی که میخواهد به سمت قله برود زیادتر میشود براین اساس افراد مخلصتر و مؤمنتر بیشتر درخطر فریب شیطان هستند.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: هر کجا شاهد افزایش فشار فریب شیطان نسبت به خودمان در مرحله یا انجام عملی شدیم، بدانیم همان گنج است، به عنوان مثال اگر دیدیم سحر بلند میشویم و تحتفشار هستیم همین جا خبر مهمی هست.
وی در ادامه گفت: شیطان در آخرالزمان آسیبهایی بر مؤمنان وارد میکند، در این جامعه یکی از مکانهایی که نوک تیز پیکان خدعه شیطان به سمت آن است، خانواده بوده، عباداتی در خانه انسان میتواند انجام دهد که درهیچ جایی حتی مسجد نمیتواند انجام دهد.
کارشناس دینی ابراز کرد: خانه، محل ریاضت، تربیت و عبادت است، محبوبترین بنا در اسلام، ازدواج است، زیرا تا زمانی که مجرد هستیم منیت هم داریم ولی با ازدواج ما میشویم و منیت ها از بین می رود.
حجتالاسلام والمسلمین عالی عنوان کرد: روایات و احادیث زیادی پیرامون اجر زن و شوهر برای خدمت به یکدیگر در خانه وجود دارد، از جمله اینکه اگر خانمی ظرف آبی به همسرش بدهد به این نشانه که حواسم به شما هست برای آن زن ثوابش از عبادت یک سال که روزش روزهدار و شبش شبزندهدار باشد بیشتر است.
وی افزود: اگر مردی یک ساعت در خدمت خانواده باشد از عبادت هزارساله ثوابش بیشتر است، پیامبر فرمودند بچههایتان را زیاد ببوسید که علامت صفا و صمیمیت است و باهر بوسهای که زده میشود درجهای در بهشت به شما افزوده میشود.
سرپرست مرکز جامع علوم اسلامی تأکید کرد: پیامبر فرمودند، اگر مردی با همسرش بنشیند و بگووبخند داشته باشد، این عمل نزد خدا از اعتکاف در کنار پیغمبر بهتر است، پس میتوان به خانه گفت معبد و نحل عبادت، البته باید دانست که محور خانه و خانواده که آرامش ایجاد میکند، زن است.
وی با اشاره به اینکه خانه محل ریاضت است ابراز کرد: اگر میخواهیم چیزهای ناب نصیبمان شود در خانه و خانواده یکجاهایی شیرینکاری کنیم، مثلاً در دعواها ما کوتاه بباییم، در خانواده، همسران برای یکدیگر دکتر و پرستار باشند.
حجتالاسلام والمسلمین عالی خاطرنشان کرد: پیامبر(ص) فرمودند سه دسته از زنان (همسران) هستند که فشار قبر ندارند، از جمله این که زن یا همسری که با بداخلاقی میسازد، به این دلیل فشار قبر ندارد که فشار قبرش را در این دنیا دیده است.
وی بیان کرد: خانواده محل تربیت است، قبل از اینکه فرزند تربیت شود ما بزرگترها خود ابتدا تربیت میشویم، زمانی که مجرد باشیم خودمان را نمیشناختیم وتا ازدواج میکنیم نسبت به عیبهایمان شناخت پیدا میکنیم، طبق روایات در سه جا باید خود را شناخت، اول مسافرت دوم عصبانیت و سوم مسائل مالی است.
منبع : سایت موعود
بررسی محتوای روایات که همگی با ادبیات مشترک پرده از واقعیتی بزرگ بر می دارند و از واقعه ای در آینده خبر می دهند، نشان می دهد که بر 4 موضوع محوری تکیه شده است:
1.خیزش مردی از شرق(قم)
2. نهضتی بزرگ و اجتماعی
3. نقش آفرینی در زمینه سازی ظهور
4 دعوت به سوی حق
انگیزه قیام کنندگان دعوت به حق است و همین انگیزه، واقعه را تبدیل به نهضتی زمینه ساز برای ورود به عصر ظهور و همراهی با امام زمان(ع) می کند. دعوت جهانی امام مهدی، نهضتی است سیاسی،جهانی و نظامی.
در این فراز نکاتی ارزشمند برای ثبات قدم و حفظ ایمان و مهدویتباوری در عصر غیبت و لزوم دعا برای فرج و اهمیت مراجعه به مراجع تقلید و فقهای علم اهل بیت (ع) به روشنی دیده میشود.
پس فرد یا گروهی حتی با شعارهای به ظاهر مهدوی، اگر به مخالفت با فقها و مراجع عظام تقلید پرداخت؛ محکوم به بطلان است و اهل بدعت بودن وی آشکار میشود. این مسأله همان خواست امام از ماست که در آخرین نامه خویش به آخرین نایب خاص و در پایان غیبت صغری نیز به آن پرداخته شده و اینچنین آمده است:
غیبت تامه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد و به زودى کسانى نزد شیعیان من آیند و ادعاى مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادعاى رؤیت و مشاهده کند، دروغگوى فریبکار است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.(۸)
به خوبی با پناه بردن به نامههای امام زمان (عج) میتوان از انحرافات زمان غیبت در امان ماند و در سایه انتظار صحیح به اصلاح پرداخت و روز به روز خود را به امام نزدیکتر کرد و با او انس بیشتری گرفت.
پینوشتها:
۱- رک: بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
۲- الکافی، ج۱، ص۳۳۵.
۳- طباطبایی، «گونههای چالش آفرینی عباسیان نخستین در مسأله امامت»، ص۱۳۵.
۴- الکافی، ج۱، ص۳۶۸.
۵- بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
۶- فرازی از دعای عهد.
۷- الخرائج و الجرائح، جلد۳، صفحه۱۱۱۳.
۸- کمالالدین، ص۵۱۶.
منبع : سایت راسخون
یک منتظر حقیقی به دور از عجلههای شیطانی که عاقبتی جز انحراف ندارد با معرفتی برگرفته از احادیث و ادعیه معتبر به خوبی میداند که اگر در حال انتظاری صحیح، مرگ او فرا برسد و عمرش کفاف دوران ظهور را ندهد؛ باز به حکم رجعت و بیان دعای عهد جان تازه خواهد یافت و تکبیرگویان از قبر خارج میشود و به یاری امامش میپردازد. پس حتی کهولت سن و عدم وقوع ظهور وی را از انتظار صحیح منصرف نکرده و امید او هیچ گاه ناامید نخواهد شد. وی بارها و بارها هر صبحگاهان اینچنین خوانده است: «اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی»؛ خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی ساختی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوتکننده، در میان شهرنشین و بادیهنشین.(۶)
برای آنکه از بیمها با جان سالم و قلبی سلیم به در بیاییم و امیدوارانه به انتظاری عاقلانه و عاشقانه بپردازیم، تنها کافی است که به متن ۲ نامه از امام مهدی (عج) پایبند شویم.
امام زمان (عج) در توقیع شریف به اسحاق بن یعقوب نگاشتند:
«فَمَنْ أَنْکَرَنِی فَلَیْسَ مِنِّی وَ سَبِیلُهُ سَبِیلُ اِبْنِ نُوحٍ... وَ أَمَّا ظُهُورُ اَلْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ وَ کَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ... وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اَللَّهِ... وَ أَمَّا وَجْهُ اَلاِنْتِفَاعِ بِی فِی غَیْبَتِی فَکَالاِنْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیَّبَهَا عَنِ اَلْأَبْصَارِ اَلسَّحَابُ... وَ أَکْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ فِی ذَلِکَ فَرَجَکُمْ»؛ پس کسی که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نوح است... و اما ظهور فرج که همانا اذن آن نزد خداست و تعیینکنندگان وقت دروغگو و کذاب هستند ... و اما حوادثی که پیش آمد، پس در آنها به راویان حدیث ما مراجعه کنید که همانا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خداوند بر آنها هستم ... و اما صورت بهرهمندی از من در عصر غیبت مانند بهرهمندی از خورشید است هنگامی که از چشمها پشت ابرها پنهان است... و زیاد فرج را بخواهید که همانا در آن فرج شماست.(۷)
منبع : سایت راسخون
آن قدر سوءاستفاده از منجیگرایی و اعتقاد به مهدویت محتمل بوده که احادیث ما را به انکار مدعیان ارتباط با امام زمان (عج) دستور داده و از ما خواسته اند که تعیینکنندگان وقت ظهور را تکذیب کنیم. امام باقر (ع) و در پاسخ به پرسشی درباره وقت ظهور میفرمایند: «کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّ مُوسَی لَمَّا خَرَجَ وَافِداً إِلَی رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَی الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ أَخْلَفَنَا مُوسَی فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا»؛ وقتگذاران دروغ گویند؛ وقتگذاران دروغ گویند؛ وقتگذاران دروغ گویند. همانا موسی (ع) چون(در طور سینا) به پروردگار خود برای پیغام بردن وارد شد، قومش را وعده ۳۰ روز داد و چون خدا ده روز بر ۳۰ روز افزود قومش گفتند: موسی با ما خلف وعده کرد و کردند آنچه کردند.(یعنی گوساله پرست شدند).(۴)
بنابراین اگر بحثهای مهدویت حول تعیین مصداق و تعیین زمان بگذرد و مثلاً فردی به عنوان شعیب بن صالح، یمانی، خراسانی، نفس زکیه و غیره معرفی شود و یا زمانی برای ظهور ذکر شود و آن ادعاها رخ ندهد؛ نتیجه آن تنها بی اعتقاد شدن و انکار اصل مهدویت توسط عوام خواهد بود.
در کنار ترسهای ذکر شده، دوران غیبت کبری دوران امیدواری به اصلاح فردی و آمادگی کامل برای ظهور است. اینکه فرد خود را آماده کند تا در کمال آمادگی و ادب خویش را به امام زمانش برساند و اینکه فرد میداند به اندازه شایستگی در دولت عدل مهدوی صاحب جایگاه خواهد بود و میتواند خدمت کند. اینکه فرد رضایت امامش را در ترک گناه و انجام واجبات دانسته و میخواهد در عصر ظهور، روسفید با حضرت مهدی ملاقات کند. همگی از ثمرات امیدآفرین عصر غیبت است.
در عصر غیبت است که یاد امام و حفظ ایمان از حضور مؤمنانه در عصر تمام ائمه اطهار (ع) با ارزشتر است. حتی در حدیثی از امام سجاد (ع) آمده است: «مَنْ ثَبَتَ عَلَى مُوَالاَتِنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِثْلَ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ»؛ هر کس بر ولایت ما در زمان غیبت قائم ما ثابت قدم بماند، خداوند عزوجل ثواب هزار شهیدى که در جنگ بدر یا احد، به شهادت رسیده باشد را به او اعطا مىکند.(۵)
منبع : سایت راسخون
همان طور که در مقالات پیشین سرزمین های درگیر در واقعه شریف ظهور گفته شد، یمن نیز یکی از این سرزمین هاست. در بحث پیرامون سرزمین یمن، در احادیث نام شخصیت یمانی به چشم می خورد.
همان طور که در مقالات پیشین سرزمین های درگیر در واقعه شریف ظهور گفته شد، یمن نیز یکی از این سرزمین هاست. در بحث پیرامون سرزمین یمن، در احادیث نام شخصیت یمانی به چشم می خورد.
یمانی از مهمترین چهره هایی است که پیش از ظهور خروج می کند. ظهور یمانی نیز همچون سفیانی از علائم قطعی ظهور است؛ با این تفاوت که یمانی چهره ای سپید و سفیانی چهره ای سیاه در روایات دارند.
برای آشنایی بیشتر با یمانی می توانید به این مطلب رجوع کنید
اهمیت و جایگاه قیام یمانی
در روایاتی از امامان معصوم(ع)، به وقوع نهضتی اسلامی در آخرالزّمان در یمن، قبل از ظهور امام عصر(ع) اشاره شده که هدف آن، یاری آن حضرت و زمینهسازی ظهور مبارک ایشان است.
ایران یک اردوگاه است
همان طور که می دانید، اسلام در حجاز متولد شد و برای رسیدن به رشد و تکامل بیشتر باید از آنجا خارج و در سرزمینی قرار می گرفت که از توانایی و ظرفیت لازم برای پرورش و همراهی اش برخوردار باشد.
موارد زیر فقط بخشی از استعدادها و قابلیت ایران و ساکنان آن است که لیاقت تبدیل شدن به کانون بزرگ تشیع و همراهی در بزرگترین ماموریت خاتم الاوصیاء از نسل ابراهیم و اسماعیل(ع) را فراهم می آورد:
1.پاکی از پیرایه های بت پرستی
2.روحیه متعالی فتوت و جوانمردی
3.هوشمندی، خردورزی و زیرکی مردمان
4. شجاعت و دلاوری ساکنان
5.امکانات مالی و ثروت خدادادی بالقوه
6.موقعیت ویژه ژئوپولیتیک و استراتژیک در جغرافیای جهان
7.آزمودگی و تجربه برای گذار از بن بست ها و بحران ها
8. و از همه مهم تر، ولایت پذیری و پایمردی ای که در سختی ها، درباره اهل بیت(ع) نشان داده بودند.
9.سابقه بلند فرهنگی و تمدنی
10.اعتدال خلقی و خلقی
وقتی برای آگاهی از اوضاع آخرالزمان و حوادث سال های قبل از ظهور کبرای امام عصر(عج) به منابع و احادیث مراجعه می کنیم، علاوه بر حوادث و نشانه ها، به نام مکان هایی بر می خوریم، که در آن روز ها صحنه ی کشمکش و درگیری خواهند بود.
حوادث و فتنه های آخرالزمان چون طوفانی، تمامیت جغرافیای شرق اسلامی را فرا می گیرد و پنج منطقه «شامات، حجاز، عراق، یمن و ایران» در آن روزها درگیر خواهند شد.
اردن
جایگاه اردن در تحولات آخرالزمان
یکی از مناطق مهم در وقایع آخرالزمان «اردن» است. موقعیت اردن در ابتدای روایاتی که به «کُور خمس» (مناطق پنج گانه) پرداخته اند، آمده است. کُور خمس مناطقی هستند که توسط سفیانی تصرف می شوند. سفیانی از «وادی یابس» (بیابانی در مرز اردن و سوریه) ظهور می کند،ابتدا بر « دمشق» تسلط می یابد و آنگاه از بنی کلب بیعت می گیرد.
در حدیثی از حضرت امیرالمومنین(ع) آمده است:
پسر هند جگر خوار(سفیانی) از سرزمین خشکیده بیرون می آید، او مردی متوسط القامة است، قیافه اش وحشتناک و سرش ضخیم است و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال می کنی یک چشم دارد. سفیانی از اولاد ابوسفیان می باشد.(1)
سفیانی خروج می کند، به نجف (یا کوفه) می آید و بر منبر می نشیند. وی گروه کثیری از مردم را فریب می دهد، آنان را با خود هم دست می کند و مناطق پنج گانه: شام، دمشق، فلسطین، اردن و قنّسرین را تصرف می نماید. در تفاسیر آمده که منظور از سرزمین خشکیده، « در عا» یا «اذرعان» است که در مرز سوریه و اردن قرار دارد.
از امام صادق(ع) نیز روایت شده که: سه نفر از سران شام: ابقع( فردی که سیاه و سفید است)، اصهب( فردی غیر مسلمان و کافر) و سفیانی با هم درگیر می شوند؛ سفیانی بر آنها چیره می شود، بر سوریه و اردن استیلا می یابد و منطقه تحت فرمانروایی او یکپارچه می شود.
با توجه به اینکه، عدهای از همراهان امام زمان علیهالسلام در زمان ظهور و عدهای دیگر در اواخر عمر آن حضرت و بعد از ایشان خواهند آمد، با مراجعه به روایات، باید گفت که نام برخی از پیامبران الهی را میتوان یافت که در حکومت حضرت مهدی علیهالسلام حضور خواهند داشت؛ مهمترین آنها حضرت عیسی علیهالسلام است. بنابر روایات شیعه و سنّی، در زمان ظهور امام زمان، حضرت عیسی علیهالسلام نزول خواهد کرد و پشت سر امام زمان نماز خواهد خواند. در روایتی علاوه بر نام حضرت عیسی علیهالسلام نام حضرت ادریس، خضر و الیاس علیهمالسلام نیز آمده است که در کنار امام مهدی علیهالسلام حضور دارند.[۱] البته در روایت، به نام پیامبر اسلام نیز تصریح شده است.[۲] برخی از روایات نیز، نام افرادی را بیان میدارند که در دوران حکومت امام زمان زنده میشوند. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «همراه امام قائم، از پشت کوفه ۲۷ نفر زنده میشوند که یار امام و حاکم باشند، پانزدهنفر آنها از اصحاب موسی، هفتنفر اصحاب کهف، یوشعبننون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر هستند».[۳] بنا بر منابع معتبر اسلامی، سیزده زن نیز هنگام ظهور حضرت، زنده خواهند شد و در لشکر امام، به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت؛ از جمله صیانه یا صبانه ماشطه (که در زمان فرعون بوده و به شهادت رسید)، سمیه (مادر عمار یاسر)، ام ایمن (پرستار پیامبر اکرم)، نسیبه (زن فداکار در جنگ) و... . درباره امامان؛ به نام امیرالمؤمنین و امام حسین علیهماالسلام تصریح شده است.[۴] بنابر روایات، تمام ائمه به دنیا برمیگردند، اما به طور قطع نمیتوان گفت آیا همراه امام زمان خواهند بود یا نه؟ شایان ذکر است که بازگشت امام حسین علیهالسلام به دنیا، در اواخر عمر از حضرت مهدی علیهالسلام است.
منبع : جنبش سایبری 313
خداوند بارها در قرآن ارتداد را خطری به شدت محتمل بر شمرده که موجب لعن الهی و عذاب ابدی میشود. مثلاً در بین آیات قرآن با موضوع و مصداق مهدویت آمده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ... وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛(نور/۵۵) خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجت عصر) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد ... و بعد از آن هر که کافر شود، پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند. در این آیه نیز خطر انکار به روشنی بیان شده است.
امام کاظم (ع) نیز در روایتی میفرمایند: وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد، در مورد دین خود بسیار مراقب باشید. مبادا کسی شما را از دینتان جدا سازد.(۲)
عشق به امام زمان (ع) و در جستجوی وصال بودن و طولانی شدن فراق و حتی عجله برای وصال همگی میتواند موجب سوءاستفاده دکانداران باشد. آنها که این ارادت پاک و مخلصانه مردم نسبت به حجت خدا به بازی گرفته و برای خود شهرت، اعتبار و حتی اموالی دست و پا میکنند. از مهدی عباسی، خلیفهای که عباسیان وی را در عصر امام کاظم (ع)، مهدی موعود معرفی میکردند! و این مطلب را دستمایه تقویت ارکان حکومت خویش میکردند.(۳) گرفته تا این روزها که افراد بسیاری خود را همسر، فرزند، نایب و باب حضرت معرفی میکنند؛ همگی در جهت بهرهبرداری از آن عشق زلال طبق منافع شخصی و ایجاد انحراف در خیل منتظران و دلدادگان امام مهدی (عج) بوده است.
منبع : سایت راسخون
در این دوران راه وصول و زیارت و دیدار با حجت زمان بسیار بسیار اندک و محدود آن هم بر اساس تشخیص و انتخاب خود حضرت رخ میدهد. در چنین شرایطی و با طولانی شدن عصر غیبت بسیار محتمل است که باب انکار امام زمان (عج) باز شود. عدهای عقیده به وجود حضرتش را به واسطه طولانی شدن غیبت منکر شده و با شبهه افکنی عمر بیش از هزار ساله را ناممکن میدانند و عدهای دیگر از آنجا که به زیارت حضرتش نائل نشدند؛ دچار تشویش شده و سر از انکار در میآورند.
منبع : سایت راسخون
✨ آیه ۱۵۵ سوره مبارکه بقره :
"وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ"
🔸ترجمه آیه:
و قطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى و کمبود محصولات، آزمایش مىکنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
🔸تفسیر مهم آیه:
امام صادق (ع) فرموده است: «پیش از ظهور قائم نشانه هایی از جانب خدای تعالی برای مومنان خواهد بود.»
راوی گوید: عرض کردم : فدای شما شوم، آن ها کدام است؟
فرمودند: «این قول خدای تعالی که (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ) ؛
یعنی شما مومنان را پیش از خروج قائم (عج) می آزماییم به خوف از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آن ها و گرسنگی به واسطه #گرانی_قیمت ها و کاستی در اموال به واسطه کسادی داد و ستد و کمی سود و کاستی نفوس به واسطه مرگ و میر فراوان و کاستی در ثمرات به واسطه کمی برداشت محصولات زراعتی و در آن هنگام صابران را به تعجیل خروج قائم مژده بده.
📚 کمال الدین و تمام النعمه، ج 2 ، ص 649
منبع : کانال روشنگری در ایتا :
🆘 @Roshangari_ir
یکی از مهمترین منابع هر حکومت، منابع انسانی آن است. چنانچه برخی مکتبها در صورت نداشتن این مقوله حتی با تجهیزات عالی دچار شکست شدهاند. منتظر واقعی با برنامهریزی صحیح باید هم جسم خود را ساماندهی کند هم روح خود را. آمادگی جسمانی برای سرباز آمادهباش ازجملهی ضروریات است و رکن مهمی محسوب میشود. قوای بدنی قوی ورزیدگی جسمی و نیرومندی لازمهی دفاع از آرمان جهانی حکومت مهدوی است. امام خمینی(ره) در این راستا به جوانان میفرماید: «مملکت ما همینطور که به علما احتیاج دارد به قدرت شما هم احتیاج دارد. این قدرت حرکتی، با ایمان باشد، وقتی زورخانه با قرآن باشد، با ایمان باشد، پشتوانه یک ملت است آنچه پشتوانه یک ملت است آن افراد با ایمان هستند، ورزشکاران با ایمان هستند». [7]
صدقه دادن روزانه برای آن مقام عظمی یکی از کارهای روزانه هر مهدی باور است
علاوه بر تحرک، تغذیه نیز امری مهم و ضروری در تقویت قوای جسمی است آنچه شخص در طول زندگی خود باید مورد اهمیت قرار دهد؛حلال خوردن، پاک خوردن است و اینکه علاوه بر کیفیت به کمیت غذا نیز باید اهمیت دهد خداوند میفرماید: «فلینظر الانسان الی طعامه» .[8]
در جهت بسترسازی ظهور، تلاش برای این امر یکی از مهمترین مسائلی است که صرف هزینه برای آن کاری بیهوده نیست دیگر عنصر موردتوجه برای جسم علاوه بر بعد باطنی آن حفظ ظاهر و نوع پوشش است. یک منتظر باید لباسی انتخاب کند که متناسب با فرهنگ انتظار باشد. نه اینکه گزینش او صرفاً تقلیدی بوده و بدون در نظر گرفتن جنسیت، انگشتنما شدن و سن و سالش پوشش را انتخاب کند.
پینوشت:
خداوند با بشارتهایی که به حضرت ابراهیم داد نهایتی را برای نجات بنیاسرائیل از زیر بار ظلم بهوسیله منجی ایشان (حضرت موسی) در نظر گرفته بود که آن 400 سال بعد بود ولی راه دعا و تضرع را هم به آنها آموخت تا اگر از اعمال زشتی که داشتهاند و بیتوجهیهایی که به حجج الهی داشتهاند به درگاه خداوند توبه نموده و تضرع نمایند ظهور این مصلح جلو میافتد. آنها با این آموزش این کار را کردند و شبها گاه به بیابانها میرفتند و گریه و زاری مینمودند و مجلس دعا تشکیل دادند و به خاطر همین دعاها و تضرعها خداوند از 170 سال باقیمانده آن انتها صرفنظر کرد و حضرت موسی را برای نجات آنها رسانید[5] .
پیشوایان ما در مورد دعا برای امام عصر (عج) اهمیت مخصوصی قائل بودند بنابراین از مهمترین وظایف منتظر مزین نمودن روزها و شبهای خود به دعا برای حضرت حجت(عج) است
زندگی روزانه منتظر باید سراسر دعا به جان حضرت حجت (عج) و تعجیل در ظهور ایشان باشد و از این امر خسته نشود. چنانچه تکرار و اصرار بر دعا اهمیت ویژهای دارد. مرحوم سید ابن طاووس در جمال الاسبوع مینویسد: «پیشوایان ما در مورد دعا برای امام عصر (عج) اهمیت مخصوصی قائل بودند بنابراین از مهمترین وظایف منتظر مزین نمودن روزها و شبهای خود به دعا برای حضرت حجت(عج) است».
توصیهی امام حسن عسگری (ع) به فرزند خویش این بود: «... پسرم ! بر تو باد جاهای نهان و دور، همواره در جاهای دوردست و پنهان زندگی کن که هر یک از دوستان خدا، دشمنی خطرناک و مخالفی مزاحم دارد....» [6]
یکی از دلایل غیبت امام عصر (عج) حفظ جان ایشان است چنانچه سلامتی آن بزرگوار برای ما هدیه الهی است. صدقه دادن روزانه برای آن مقام عظمی یکی از کارهای روزانه هر مهدی باور است.
منبع : سایت تبیان
بنابراین اگر فرد بنا دارد سهمی در ظهور داشته باشد باید به تهذیب نفس و محاسبه روزانه آن همت گمارد چنانچه امام صادق (ع) خطاب به عبدالله جندب میفرمایند: «ای پسر جندب، بر هر مسلمانی که ما را میشناسد، لازم است که در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه دارد و از نفس خود حساب بکشد؛ اگر کار خوبی در آنها یافت، به آن بیفزاید و اگر کار زشتی یافت، طلب بخشایش نماید تا در قیامت دچار رسوای نگردد». [3]
زیست مهدوی در عصر غیبت نیازمند معرفت و علم نسبت به امام عصر (عج) است؛ چراکه تا منتظر، امام زمان(عج) خود را نشناسد و اسباب، لوازم و عوامل ظهور ایشان و موارد جلب رضایت او را نداند مهره مؤثر ظهور نخواهد بود.
زیست مهدوی در عصر غیبت نیازمند معرفت و علم نسبت به امام عصر (عج) است؛ چراکه تا منتظر، امام زمان(عج) خود را نشناسد و اسباب، لوازم و عوامل ظهور ایشان و موارد جلب رضایت او را نداند مهره مؤثر ظهور نخواهد بود. شناخت در این امر به دو قسم قابل تقسیم است ظاهری و باطنی. اعتقاد به فضائل و واجبات، ویژگیهای ایشان و وظایف فرد در مقابل امام از شئونات معرفت مهدوی است چنانچه حدیث معروف نبوی بر این امر صحه میگذارد: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» اگر کسی بی آنکه امام زمانش را شناخته باشد بمیرد به مرگ جاهلی مرده است.[4]
جاهلیت مرز تاریخی و زمانی ندارد، بلکه به معنای عدم قبول ارزشهای اسلامی است. پس فرقی نمیکند در چه زمانی باشد. بنابراین مرز جاهلیت ارزشی، تشریعی، فکری و عقیدتی است. حال کسی که مرگش جاهلی باشد در واقع زندگی جاهلانهای نیز داشته است. فرد منتظر باید این مرز را درنوردد و در زندگی روزانهاش از هر ثانیه و ساعت جهت پیشبرد و بالا رفتن معرفتش استفاده نماید. یک از راههای ازدیاد معرفت مطالعه و تأمل و تفکر نسبت به مقام ولایت و دیگر شئون امام است. معرفت حدی ندارد به لطف و تفضل الهی دائم ارتقا خواهد یافت، بنابراین از تلاش در این امر مضایقه نکند.
منبع : سایت تبیان
ارزشها و بینشها در فرهنگ اسلامی حاکی از آن است که منتظر باید تأثیر عملی و عینی انتظار را در رفتار خود بروز دهد. به دیگر سخن در عین پایبندی به باورهای اسلام رویکردی منتظرانه در رفتار وی به نمایش درآید و حرکت وی در جهت تحقق ظهور منجی باشد. بنابراین نمیتوان انتظار را تفکری صرف دانست؛ چراکه انتظار عملی است توأم با تلاش و جهاد و چشمبهراهی تنها کاری از پیش نخواهد برد. بشر علاوه بر پیکار روزانه حق و باطل باید خود را نیز برای ظهور آماده کند. لذا اولین قدم برای زندگی مهدوی خودسازی است:
پاکی نفس از صفات رذیله بهترین محرک، در روند زمینهسازی ظهور حضرت حجت (عج) است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که تا شخص خود را پاک نکند قطعاً نمیتواند در پاکی جامعه نقشی داشته باشد
شیطان از ابتدای خلقت بشر تاکنون فعالترین دشمن انسان و نمایندگان الهی بوده است؛ لذا از مهمترین وظایف و جلوههای رفتاری منتظر جهاد با نفس و تهذیب آن است. پاکی نفس از صفات رذیله بهترین محرک، در روند زمینهسازی ظهور حضرت حجت (عج) است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که تا شخص خود را پاک نکند قطعاً نمیتواند در پاکی جامعه نقشی داشته باشد. هرگاه بندهای گناه میکند نقطه سیاهی در قلبش خانه میکند، اگر توجه کرد آن نقطه سیاه کوچ کرده و میرود؛ اما اگر گناه را زیاد کرد سیاهی قلب را فرامیگیرد و دیگر رستگاری سراغ آن انسان نمیآید.[1]
کسی که منتظر حاکمیت عدل است و آماده جنگ با جنود باطل باید ابتدا در سرزمین خود به برچیده شدن باطل کمک کند و در میدان قلبش با جنود جهل مبارزه کند. آیتالله بهجت (ره) فرمودند: «اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب این است: چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید؟ او به همین از ما راضی است».
منبع : سایت تبیان
بنابراین ایمان شخص در گرو به کار بستن یا نبستن اندیشه است. جایگاه این مهم را در خانواده مهدوی چه در تشکیل و چه در تربیت و پرورش فرزندان نمیتوان نادیده گرفت. پیامبر (ص) فرمودند: «حذر کنید از ازدواج با زن احمق؛ زیرا مصاحبت با او بلا آفرین و فرزندانش تباه و بیفایده خواهند بود.»[7] این اصل مهم، راهبردی ریشهای برای زمینهسازی ظهور و تربیت نسل سرباز گونه خواهد بود. چنانچه خداوند میفرماید: «إن شر الدواب عندألله الصم البکم لذین لایعقلون»(8)
محبت و عشق
عشق به حضرت حجت (عج) از ارکان اساسی ولایتمداری است چنانچه پدر و مادر در خانواده بتوانند این امر را در خود و فرزندانشان نهادینه کنند در مسیر ظهور و زمینهسازی برای این امر تأثیر بسزایی خواهند داشت.
محبت به خداوند، رسول گرامی (ص) و ائمه اطهار (ع) خصوصاً حضرت قائم (عج) باعث جلوگیری از لغزشها در مسیر عبودیت و بندگی خداوند متعال خواهد شد و نقطه محوری و کانون جذب به حضرت حجت (عج) است.
پینوشت:
[1]. غیبت نعمانی / ص 197.
[2]. روانشناسی کمال/ ص 16
[3]. تلخیص بیانات در جمع اقشار مختلف مردم/ 17/ 10/ 1374.
[4]. تحریم/ 6
[5].خانواده مهدوی/ ص 91.
[6].تحف العقول/ ص 54.
[7]. النوادر (للراوند)/ ص 13.
[8]. انفال/ 22
منبع : سایت تبیان
مسئولیتپذیری
حس مسئولیتپذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر نشان از رشد فکری افراد در این زمینه دارد. دلیل چنین عنصری را باید در فرهنگ قرآن و مهدویت جستجو کرد، زیرا از یکسو قرآن با فرمان «یا ایها الذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم...»[4] وظایف خانوادگی را مشخص میکند، از سوی دیگر مهدویت یعنی احساس مسئولیت بینالمللی و جهانی نسبت به انسان امروز و فردا و دغدغه اصلاح بشریت داشتن، رنج بشریت را چشیدن و از قالب «من» درآمدن و به «ما» اندیشیدن؛ بنابراین مهدویت یعنی طرحی جهانی برای شکوفایی انسانیت؛ بر این اساس ارتباط تنگاتنگی بین فرهنگ مهدوی و اصالت و رسالت خانواده مهدوی وجود دارد.[5]
خانواده مهدوی نسبت به نسل آینده و تربیت نسل مهدوی و بسترسازی و ایجاد کانون سرشار از عدالت و امنیت مسئولیتپذیر است.
اندیشه و تعقل
پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: «إنما یدرک الخیر کله بالعقل و لادین لاعقل له»؛ تمام خیر با عقل به دست میآید و کسی که اهل اندیشه نیست دین ندارد.[6]
منبع : سایت تبیان
ازاینرو در تشکیل زندگی نیز نباید ارزشهای دینی را از نظر دور داشت؛ چراکه از برنامههای اصلی حضرت حجت (عج) اهمیت به ارزشهای دینی است. امام صادق (ع) میفرماید: «اذا قام القائم لایبقی أرض إلا نودی فیها شهاد ان لا إله إلا الله و أن محمد رسول الله»؛ هنگامیکه حضرت قائم قیام مینماید هیچ جایی نیست مگر اینکه در آن ندای «لا إله إلا الله و محمد رسول الله» سر داده میشود. لذا در خانواده مهدوی انجام واجبات و ترک محرمات در انتخابها اولویت دارد.
امید و نشاط
بشر از ابتدای آفرینش در پی یافتن منبعی امیدزا بوده است تا در پرتو آن بتواند موانع و مشکلاتی که در زندگی برای او به وجود میآید را از مسیر بردارد و راه دسترسی به هدفهایش را هموار کند.
یأس و نامیدی بزرگترین بلا در مسیر جامعهی عصر ظهور است؛ برای افرادی که فعالانه در پی هدفها، امیدها و رؤیاهای خویشاند و رهنمون زندگیشان، معناجویی و ایثار و تعهد است. تعقیب هدف هیچگاه پایان نمیپذیرید. افراد سالم به آینده میاندیشند و در آینده زندگی میکنند.[2]
ظهور و انتظار، گنجینه عظیم ملتها
مقام معظم رهبری در سخنی دراینباره میفرمایند: «اعتقاد به قضیه مهدی و موضوع ظهور و فرج و انتظار، گنجینهی عظیمی است که ملتها میتوانند از آن بهرههای فراوانی ببرند و امید و تلاش افراد برای نجات نقش عظیمی دارد.»[3]
منبع : سایت تبیان
خانواده یکی از نظامهای اولیهی جوامع بشری است که با وجود تحولات اساسی، در اهداف و کارکردهای خود ثابت مانده و هنوز اهمیت بسزایی دارد.
خانواده بهترین بستر برای تأمین نیازهای مادی و روانی شخص و همچنین بهترین پایگاه برای برقراری امنیت روانی افراد محسوب میشود.
اگرچه خانواده، جامعهای کوچک است، اما اسلام برای تغییر و پاکسازی جوامع بزرگتر اهتمام زیادی به سلامت این نهاد داشته، چنانچه امام صادق (ع) میفرمایند: «والزمو بیوتکم»؛ ملازم خانههای خود باشید.[1]
ملازم خانه و خانواده بودن نشانهی اهمیت وافر به این نهاد بنیادین جامعه است و سالم و فعال نگه داشتن این هسته در تأسیس و تشکیل جامعه مهدوی نقش مؤثری دارد؛ اما آنچه یک خانواده را مهدوی خواهد کرد، عبارتاند از:
باور توحیدی و ایمان
ازآنجاکه سبک زندگی هر شخص تابع هدف اوست، افراد ابتدا باید هدفی مناسب برای زندگی خود تعیین کنند و نکته اساسی در این مسئله بحث ایمان و باور توحیدی است، در غیر این صورت پیشرفتی صورت نمی پذیرد؛ چراکه خانواده میتواند بر اساس هدف خود تحت ولایت خدا یا شیطان قرار بگیرد و چنانچه به مرز شیطانی راه پیدا کرد دیگر نمیتوان آن را مؤثر در تحقق ظهور دانست.
منبع : سایت تبیان
وی ادامه داد: اما اگر منطق امامت بر جامعه حاکم شود انحرافات از بین می رود و این هنر انقلاب بود که فرهنگسازی و درک عمیقی را از باور مهدویت ارائه کرد. هر جا انقلاب با مهدویت و تفکر امام زمانی که بروز و نمودش ولایت فقیه است پیش رفته، تحولات بزرگی را رقم زده است مثل دوران دفاع مقدس که پاسخی قاطع بود به جریان های انحرافی که دین را در عرصه های سیاسی اجتماعی فاقد کارایی می دانستند.
خادمیان در پایان خاطرنشان کرد: در آن زمان همه جهان کفر جمع شده بود تا تشیع را منزوی کرده و از بین ببرد اما در سایه هنر امامت و ولایت با دست خالی، آن پیروزی های بزرگ رقم خورد آنهم بعد از 200 سال که در هر حمله ای قطعه ای از خاک وطن جدا شده بود اما در این هشت سال نخستین بار بود که مقابل دشمن ایستادیم و ذره ای از خاک وطن را ندادیم و امروز هم جریان انقلاب (که صدام می خواست یک هفته ای نابودش کند) همچنان حیات دارد و اربعین خود را تجربه می کند.
منبع : سایت تبیان
منبع : خبرگزاری شبستان