مهدویت از دیدگاه شهید مطهری ( بخش پنجم )
استاد به بررسی نگاه بدبینانه و اضطراب آور مادی مسلک ها, در تحلیل آیندة تاریخ می پردازند و مهم ترین علت این بدبینی را نداشتن اهداف والای الهی و معنوی می داند, در مکتبی که رهایی, بیهودگی و عبث گرایی, آرمان نهایی اش, باشد، نباید چیزی جز این بدبینی شوم را نسبت به آیندة بشریت انتظار داشت. ویل دورانت به خوبی به این معضل اعتراف نموده است: «ما از نظر ماشین توانگر شده ایم و از نظر مقاصد فقیر».14
ایشان نگاه حکیمانه پرورش یافتگان مکتب الهی را این گونه توصیف می کنند: «خیر, عمر جهان به پایان نرسیده است, هنوز اوّل کار است, دولت مقرون به عدل، عقل، حکمت، خیر، سعادت، سلامت، امنیت، رفاه، آسایش و وحدت عمومی و جهانی, در انتظار بشریت است, دولتی که در آن دولت, حکومت با صالحان است و انتخاب اصلح به معنی واقعی در آن صورت خواهد گرفت.» 15
اعتقاد به مهدویت در اسلام نه تنها خوش بینی نسبت به پایان کار جهان و آیندة بشریت را تضمین می کند بلکه نویدی است بر بلوغ فکر و اندیشة16 بشریت؛ وقتی قرآن در آیة 105 سورة انبیاء می گوید:
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون.
صحبت از زمین است, نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد. اولاً امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمی شود. دوم آن دوره, دورة عقل و عدالت است. شما می بینید یک فرد سه دورة کلی دارد...
چگونه می شود که چنین دوره ای نیاید؟! مگر می شود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد, بعد بشر به دورة بلوغ خودش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟! پس مهدویت یک فلسفة بسیار بزرگ است. ببینید مضامینی که در اسلام داریم چقدر عالی است!»17
منبع : مرکز مطالعات شیعه